بایدهای زمانی این ماه عزیز در صحیفه سجادیه
مبارک رمضان،ماه تلاوت قرآن و دعا است و در آن به این دو سفارش شده است.این ماه از یک طرف ماه بازگو کردن سخنان ربّ است و از طرف دیگر هم ماه راز و نیاز عبد با ربّ خود است تا بنده از او درخواست کند.
روزها و شب های این ماه مبارک،محل نزول فیض ا لهی بر بنده است و این نزول سبب رشد،بالا رفتن و پر کشیدن انسان می شود.
دعاى روز پنجم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.
خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان وقرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته وفرمانبردارت وقرار بده مرا در این روز ازدوستان نزدیکت به مهربانى خودت اى مهربان ترین مهربانان.
گوشه هایی از جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی در پنجم رمضان سال 1391
سال گذشته در چنین روزی وجود پر برکت استاد بزرگ اخلاق،حاج آقا مجتبی تهرانی،در بین ما بود.با این که نتوانستیم از وجود ایشان بهره ای ببریم و چیزی جز حسرت برایمان نمانده ولیکن تفالی به سخنان ماه رمضان سال گذشته این استاد رئوف خالی از فیض نیست:

مروری بر مباحث گذشته حاج اقا مجتبی
گفته شد ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است.دعای خیر کردن چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران،به این معناست که از خود و دیگران رفع گرفتاری کند یا نسبت به خود و دیگران جلب منفعت؛که به این"دعای خیر"گفته میشود.امّا نعوذبالله! دعای به ضرر و شرّ کردن چه نسبت به خود و چه نسبت به دیگران مورد نهی است.یعنی نه به ضرر خودش دعا کند و نه به ضرر دیگران که عرض کردم مراد از دیگران مؤمنیناند.
دو دسته دعا در مورد کافر و مشرک
وارد بحثی در باب مشرک و کافر میشوم.نسبت به اینها دو تصویر هست. یک؛دعای خیر کردن برای آنها و دو؛دعا به شرّ کردن؛ یعنی نفرین کند.اولی با دومی فرق میکند. اینجا معلوم است که دعا به خیر کردن یعنی چه؛یعنی آن چیزهایی که انسان برای جلب منفعت یا دفع ضرر طلب میکند را"دعای خیر"مینامند که در این جا برای مشرک و کافر این را میخواهد.دوم؛بحث دیگری است و آن دعا به شرّ کردن است؛چون گفتم این هم دعا است، یعنی نفرین کردن مشرک و کافر.
برای کافر دعای خیر نکنید!
امّا تقسیم اول،مورد نهی است.دعا به خیر نسبت به مشرک مورد نهی است.در قرآن خطاب به پیغمبر اکرم است:"ما کانَ لِلنَّبِیِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبى"،یعنی بر پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند،سزاوار نیست که برای مشرکین بعد از این که معلوم شد مشرک اند،دعای خیر کنند. البته طلب غفران کردن بخشش است و خیر هم هست.چه خیری بالاتر از غفران؟ البته بعداً خواهم گفت که قیدی در آیه دارد و من نخواندم که میگوید:"وقتی معلوم شد اینها اهل آتش و جهنمی هستند دیگر نباید این کار را کرد."
طلب آمرزش برای کافران اثری ندارد
اینها برای مشرک بود امّا برای کافر این را میگوید:"هر دو در سوره توبه است.به پیغمبر میگوید: اگر برای اینها استغفار کنی یا طلب آمرزش نکنی،برای اینها مساوی است.حتی اگر هفتاد بار برایشان طلب آمرزش کنی،هیچ فایدهای ندارد.اینها آمرزیده نمیشوند،چون به خداوند و رسولش کفر ورزیدند. خداوند گروه فاسق را هدایت نمیکند.
دعا به شرّ مخصوص چه کسانی است؟
به ضرر مشرک یا کافر دعا کنیم.مثلاً بگوییم:خدایا! مرگش بده.این چه؟بحث مفصّلِ من این جاست.داریم به اول بحثی که برای ماه مبارک رمضان در نظر گرفته بودم نزدیک میشویم.در این جا خودِ خدا و هم پیغمبراکرم و هم ائمّه(علیهمالسّلام)این کار را کردهاند و اگر بخواهم اشخاصی که نفرین کردهاند مطرح کنم جلسات زیادی طول میکشد.
نفرینِ خدا به شخص
خدا؛هم نفرین شخصی کرده،یعنی اسم شخص را برده است و هم نفرین گروهی کرده.شخصی مثل این:"تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ"،بریده باد.خدا ابولهب را نفرین کرده.جزء آیات ما است.ابولهب رأس المشرکین بود و خدا نفرینش کرد.
نفرین گروهی هم کرده:گقُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ".این را میدانید که اصحاب اخدود چه کسانی بودند.در زمان پیغمبر آن افرادی بودند که چالههایی بر سر راه میکندند و در آن آتشی نهفته میکردند که وقتی مسلمانها رد میشدند،بیفتند و بمیرند.در این جا میگوید مرگ باد بر اصحاب اخدود.خدا شعار میدهد. امّا اینها معیار دارد.توجه کنید!از روی هوای نفس نیست،بلکه معیار دارد و معیارهای الهی در آن است.
بایدهای زمانی ماه مبارک رمضان در صحیفه سجادیه
منظور از بایدها،ترسیم نقشه راهی است که طی طریق در آن مسیر را امام سجاد(ع)برای خود و دیگر روزه داران در قالب زبان دعا از خداوند متعال درخواست می کند تا در این ماه مبارک به آن برنامه نزدیک شود و گام های خویش را بر فرق آن اهداف نهاده و بالا رود و بدین وسیله روزه ها،شکوفا شود و ثمر دهد.
براین اساس روزه روزه داران یا هدفمند،مدون،مهندسی شده و دارای نقشه و برنامه است و یا بی برنامه و باری به هر جهت می باشد که در نتیجه عقیم،سترون،نازا و ابتر خواهد ماند.
لزوم نقشه حرکت داشتن در امور معنوی همانند امور مادی تا آن جا احساس می شود که در حسابرسی پسین،از تمام ابعاد زندگی سؤال می شود نه فقط از یک بعد آدمی.
تصویر انسان هایی که در جزءجزء زندگی مادی خود دارای برنامه،حساب و کتاب و چرتکه اندازی دقیق و بر پایه عقل معاش هستند و از زندگی معنوی منظم و با برنامه غافل اند آنقدر خنده دار است که تصویر فردی که به جای قاشق،از بیل برای غذا خوردن استفاده می کند و یا شخصی که به جای کارد میوه خوری،از اره چوب بری بهره می برد.
اهمیت خواندن نماز سر وقت در ماه رمضان
یکی از بایدهای زمانی که امام سجاد(ع)خود را در آن مسیر قرار می دهد و از خداوند بلندمرتبه درخواست می نماید؛حرمت زمان نماز را در این ماه دانستن است. امام(ع) در دعای 44 در بند 8 و 9 به اوقات نماز سه بار اشاره می کند که در جای خود،اهمیت پاسداشت اوقات نماز را در این ماه در نزد خاندان پاک پیامبر(ص)نشان می دهد:"اللهم... وقفنا فیه علی «مواقیت» الصلوات الخمس بحدودها التی حددت، و فروضها التی فرضت، و وظائفها التی وظفت، و «أوقاتها»التی وقت¤و انزلنا فیها منزله المصیبین لمنازلها، الحافظین لارکانها،المودین لها فی «أوقاتها»..."(بار خدایا ما را در این ماه بر اوقات نمازهای پنج گانه باحدود و احکامش که مقرر نموده ای و واجباتش که واجب کرده ای و شروط و اوقاتش که شرط و تعیین نموده ای آگاه گردان¤و ما را در نماز هم چون کسانی قرار ده که مراتب شایسته آن را دریافته،و ارکان و جوانب آن را نگاهدارنده اند و آن را در اوقات خود به جا می آورند؛در این بندها به صورت سربسته از نمازگزارانی صحبت می شود که نماز را در وقت خود ادا می کنند و از خداوند متعال درخواست می شود که مقام چنین نمازگزارانی را به وی مسئلت کند.
در جامعه ما نیز در صورتی می توان در عمق بخشی فرهنگ ناب و استثنایی قرآن و عترت اقدام نمود که معارف این خاندان را به صورت کاربردی مطرح نمود و آن را در اختیار مردم قرار داد.به عنوان مثال از همین بخش از دعای بلند امام سجاد(ع)به راحتی می توان بر اهمیت نماز اول وقت در این ماه خصوصا نماز مغرب و عشاء تأکید کرد.این امر سنتی است که در بعضی مساجد سنتی حاکم است به طوری که در هنگام افطار ابتدا به برپایی نماز جماعت مغرب و عشاء می پردازند و آن گاه به سمت افطار رهسپار می شوند و در نقطه مقابل نیز مبنای نادرستی پایه گذاری شده است که چند ساعت بعد از افطار اقدام به برپایی و اقامه نماز جماعت می کنند.
لازم به توضیح نیست که فرهنگ نماز و روزه در صورتی به رشد معنوی و اجتماعی انسان ها منجر خواهد شد که در نقشه ای که اهل بیت(ع)و خصوصا امام سجاد(ع)در صحیفه ترسیم کرده اند تعریف شده باشند و به رسمیت شناخته شده باشند.سنت گذاری غلط در این مسیر آن قدر سوگ آور و زیان رسان است که عرفان های تقلبی در نسبت با عرفان اهل بیت(ع)که شفا، دارو و نور است.
-یکی دیگر از بایدهای زمانی این ماه که بر مبنای ارزش شناسی این ماه استوار گشته است درخواست آزاد کردن گردن های مرهون در بند گناه است.
بر پایه اعتقاد امام سجاد(ع)قصه شب های این ماه غیر از زمان روز این ایام است. چون شب های این ماه محل نزول فیض ا لهی بر بنده است و این نزول سبب رشد،بالا رفتن و پر کشیدن انسان می شود،امام می فرماید:"خدایا در هر شبی از شب های این ماه گردن های بسیاری از زنجیر توان فرسای گناه آزاد و رها می شوند و در بند کرم و بخشش تو اسیر می آیند که این اسارت عین آزادی و بزرگ ترین کرامت و شرافت محسوب می شود."
یکی دیگر از درخواست های امام(ع)در باب زمان در این ماه،مشخص نمودن تکلیف روزهای این ماه و نیز شب های پربرکت این ایام است.در تفکر امام(ع) روزهای این ماه زمان روزه داری، و شب ها موقع ایستادن و قیام است.
درنهایت از مکتب فکری خود که از معرفت ناب اهل بیت(ع)ناشی می شود وچهره انسان شناسی حقیقی اسلامی را به نمایش می گذارد بایدی را مطرح می کند که برپایه،مبنا و مبداء معرفتی عمیق خود بنا نموده است.
امام(ع)دریک سوی میدان ماه مبارک رمضان را در بندهای گوناگون دعای 44و 45 وصف نموده است به گونه ای که شرح و تدریس این دو دعا نیاز به تشکیل جلسات علمی و معرفتی ویژه ای است و نمی توان بدون طرح مقدمات اخلاقی،حکمی ومعرفتی خاص به سراغ این معارف رفت و غنای این معارف تا بدان حد است که نیاز به تشکیل جلسات غنی معرفتی و تدریس در بالاترین سطح حوزه و دانشگاه است.
اگر دراین زمینه ها خلأهای جدی وجود دارد و اصلا این معارف ناشناخته مانده است دلیلش همان غربت اهل بیت عصمت و طهارت (ع)می باشد.
داستانک رمضانی
«طبق معمول هرسال،اولین افطار ماه مبارک،بچههای هیأت را دعوت کرد.
طبق معمول هرسال در سفره افطار،نان سنگک بود و پنیر،چای شیرین و خرما.یکی دوسال آخر،سبزی هم اضافه شده بود.
طبق معمول هرسال،وقتی نماز مغرب را خواندند و کنار سفره افطار نشستند همه به ترتیب باید یک دعا میکردند و بقیه آمین میگفتند.
طبق معمول هرسال،صاحبخانه اولین دعا را گفت و بقیه آمین گفتند.سعید نفر پنجم یا ششم بود.
طبق معمول هرسال نوبت سعید که رسید شیطنتش گل کرد:«خدایا روزه کسانی را که با دعاهای خود باعث دیر شدن افطار روزهداران میشوند،اجابت نکن.»
طبق معمول هر سال آمین گفتن به دعای سعید،توی قهقهه بچهها و صدای استکانهایی که به نعلبکی میخورد گم شد.
طبق معمول هرسال بچههای هیأت،غروب اول رمضان کنار قبر سعید در مزار شهدا جمع میشوند.»