امروز : 29 مهر 1403
  • 1397/06/10 - 09:28
  • 43
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه
  • /ZbfB

امیر دلها؛ امام کاظم علیه السلام

امام کاظم علیه السلام، امام دین و دنیای بشریت است. پیام او که از لقبش هویداست، صرفاً پیامی اخلاقی و مذهبی نیست. پیام او به تبع شخصیت همه جانبه و کامل او، در تمام عرصه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... انسان ساری و جاری است.




 



 



 



راجع به نهمین معصوم و هفتمین امام همام حضرت کاظم علیه السلام که در سال 128هجری قمری متولد شدند، و به ظاهر سی و پنج سال، از عمر پنجاه و پنج ساله شان را سکاندار قلوب بشر در راه مانده بودند، می‌توان از ابعاد مختلف سخن گفت.



بعد تاریخی، بعد کلامی، بعد عرفانی، بعد سیاسی و... اما آنچه شاکله سئوال اصلی شکل داده است این است که چه بعدی از ابعاد وجودی این امام همام چاره ساز دردی از دردهای بی درمان ماست.



امام را کاظم لقب داده‌اند. او را صابر خوانده اند. به او صالح گفته‌اند. او را امین و عبدالصالح خدا دانسته‌اند.



اگر ما از هر یک از پیشوایان و رهبرانمان یک چیز یاد می‌گرفتیم، همان یکی می‌توانست گره از کار فروبست جان و جامع ما بگشاید.



از امام کاظم یاد می‌گرفتیم که اجازه ندهیم آتش خشم و بغض و کینه و نفرت، خرمن ایمانمان را بسوزاند و خاکسترش کند، طوری که گاه، حتی با آب پشیمانی هم نتوان شعله های سوزانش را خاموش کرد.



امام کاظم علیه السلام، امام دین و دنیای بشریت است. پیام او که از لقبش هویداست، صرفاً پیامی اخلاقی و مذهبی نیست. پیام او به تبع شخصیت همه جانبه و کامل او، در تمام عرصه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... انسان ساری و جاری است.



کاظم، فقط کاظم نبوده است. صابر فقط صابر نبوده است. صالح فقط صالح نبوده است. نه، بهتر است بگویم همه اینها بوده است، اما همه اینها کاظم نیست. به کاظم علاوه بر این همه، عاشق هم می‌توان لقب داد، مثل سایر ائمه علیهم السلام. که فرمود: والّذین آمنواْ أشدّ حبًّا لّلّه؛ آنان که ایمان آورده اند، بیشترین محبت را به خدا دارند، (یعنی عاشق خدایند). کاظم، فقط این‌طور نبود که با زحمت خشمش را مهار کند و با منت از طرف انتقام نگیرد، بلکه او وقتی بر کسی خشم می‌گرفت، او را می‌بخشید، نه فقط اینکه ببخشد، بلکه به جای تنبیه و توبیخ از راه نیکی وارد می‌شد و احسان سرشار خویش را بر آن شخصی که او را خشمگین نموده بود، ارزانی می‌داشت و نهانخانه جان آن جانی! را با شراب طهور محبت سیراب می‌کرد.



آری، کاظم، فقط کاظم نبوده است و لازم است که او را باب الحوائج و پشت و پناه بشریت بخوانیم.



کاظم، صابر، صالح و عبد صالح، چه القاب زیبا و با مسمایی! همه هم اسم فاعل! پر واضح است که اگر کسی یک بار، کار خوبی کرد، بدون اینکه آن صفت در جان او رسوخ کرده باشد، و با روح او عجین شده باشد، در طول تاریخ، فاعل آن کار خوب به حساب نخواهد آمد.



صبر و حلم و گذشت و علم و عشق امام علیه السلام بیش از آن است که برای ما قابل تصور باشد. برای ورق زدن کتاب فضل امام علیه السلام آب تمام اقیانوس‌های عالم کم است.



پیداست که صبر، و مهار خشم به معنای پذیرش ذلت و تحمل و سازش با طاغوت نیست. امام کاظم علیه السلام در عین حال که یک فرد عالم و عابد و زاهد و عارف بودند، یک انسان بسیار شجاع و مبارز و مجاهد هم بودند. این مبارزه امام از تذکری که به صفوان جمّال داد -که تصمیم داشت تا شترهایش را به هارون برای انجام سفر حج کرایه بدهد، با این سئوال که آیا تو دوست داری شخص ظالمی چون هارون، تا زمانی که کرایه شترانش را بپردازد، زنده بماند،- گرفته تا مبارزه مستقیم با هارون توسط شخص خودشان کاملاً نمایان است.



 



این گوشه‌ای کوچک و ناچیز از حیات سر تا سر مبارزه حضرت باب الحوائج است. و تعجبی ندارد اگر چنین انسان مؤمن و مجاهد نستوهی، که به خودش امیر دلها لقب داد، توسط دولت وقت، بازداشت شود و سال های سال میهمان زندان باشد. و در زندان هم از زندان تن با نوشیدن جام شهادت، آزاد شود و رهسپار کوی دوست گردد.



راستی چرا او امیر دلها نباشد؟ مگر کنیزی که هارون برای صید امام به زندان فرستاده بود، خود، شکار اخلاق ملکوتی امیر دلها، موسی ابن جعفر علیه السلام نشد؟ و با او سر بر خاک در پیشگاه رب جلیل نسایید؟ و مگر زندان بانان امام علیه السلام، به جای شکنجه امام، مرید او نشده بودند؟



سلام بر امیر دلها وقتی پا بر سفینه خاک گذاشت، و سلام بر امیر دلها آن هنگام که از خاک به افلاک پر کشید و سلام بر امیر دلها آن هنگام که چون لاله سر از خاک برمی آورد.



 



منبعwww.abna.ir





 




  • گروه خبری :
  • کد خبر : 110306
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم