- 1400/07/11 - 10:15
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- /ZS4C
بخشی از زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام
امام همام (ع) در ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری قمری و در سن ۴۷ سالگی، به اغواء و تحریک معاویه و به دست همسر خود (جعده)، بواسطه آب زهرآلودی مسموم شد و به شهادت رسید.
ذکر امام در قرآن
ذکر امام حسن علیه السلام در قرآن : قرآن مجید مشتمل است بر یادکردی از شخصیتها، از خوبان یا از بدان، لیکن این یادکرد گاهی همراه با ذکر نام است (همانند آنچه درباره موسی و فرعون ذکر شده است) و گاه فقط با توصیف، و بدون ذکر نام.( همانند آنچه درباره امام علی علیهالسلام نازل شده است.) درباره امام حسن علیه السلام نیز آیاتی به صورت توصیف و بدون ذکر نام نازل شده است؛ همانند آیه تطهیر ، آیه ذوی القربی و آیه اولی الامر.
رابطه امام حسن علیه السلام و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم
امام حسن علیه السلام بیشتر از هفت سال با رسول خدا زندگی نکرد، ولی در همین مدت به شدت مورد عنایت آن حضرت بود و استفاده های علمی و تربیتی فراوانی برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسیار فراوان بوده و آن حضرت، گاهی نوهاش را در کارهای بزرگی همانند بیعت رضوان و مباهله با نصارای نجران هم شرکت میداده است. رسول خدا دربارهی او تعریف و تمجیدهای فراوانی نموده است که امام بعدها به مناسبتهای مختلف، از آنها برای معرفی شخصیت الهی خویش سود جست.
امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن علیه السلام با مادر خود، فاطمهی اطهر، رابطه ای عمیق و متعالی داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازیهای کودکانه میکرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشویق مینمود. حسن نیز گزارش سخنان رسول خدا را پیش از هر کس، از مسجد به مادر میرساند و گاه در عبادت مادر دقت میکرد و از آن درسها میگرفت.
این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع میرفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند؛ به طوری که فاطمه پس از وفات دستهای مجروح خویش را از کفن بیرون آورد و حسنش را در آغوش کشید. امام حسن نیز سالها بعد در حضور دشمنانی همانند معاویه و مغیره بن شعبه مصیبت مضروب شدن مادر را یادآور شد.
در دوران خلافت پدر
امام حسن علیه السلام با پدر، از آغاز خلافت تا شهادت : امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوبکردن فتنهی ابو موسی اشعری ، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهیاش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربتخوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.
جانشینی پس از شهادت پدر
حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازدهگانهی خود، با ذکر اسامی آنها.
امام پس از خلافت
امام حسن علیه السلام پس از خلافت و قبل از صلح (دوران کوتاه خلافت ظاهری): دوران کوتاه چند ماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پر ماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.
پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذابن عباس مردم کوفه با آن حضرت بیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت؛ و سپس به تحکیم پایههای حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم ،قاتل پدر، را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت نمود و برخی را تغییر داد.
جاسوسهای معاویه را پیدا کرد و گردن زد، نامهی تندی به وی نوشت و او را تهدید به جنگ نمود. نامهنگاری میان حضرت و معاویه ادامه یافت تا اینکه معاویه لشکری عظیم به سوی عراق گسیل داشت و حضرت نیز درصدد تهیه لشکری برای مقابله با او برآمد.
صلح امام حسن علیه السلام
مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیهالسلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان میداند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است.
بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربههای سهمگین آن بر جناح باطل بهخوبی روشن میکند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلمستیزانه، پایهریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوهگر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.
تاریخ، این مطلب را با قوت هرچه بیشتر به اثبات رسانده است. با این حال افراد متعصبی چون «ابنخلدون» که از آبشخور آلوده بنیامیه سیراب میشد، جریان را بیپایه و ضعیف قلمداد کرده مینویسد: «آنچه درباره مسموم شدن حسنبن علی(ع) به وسیله معاویه نقل شده، روایتی است که شیعه آن را ساخته و پرداخته است.» البته این نظر خاص، ناشی از گرایشات خاص دینی «ابنخلدون» است که او برای دفاع از چهرهای مرموز و نامطلوب همچون معاویه مفاد تاریخ اسلام را عوض کرده است.
مظلومیت امام در جریان دفن آن حضرت بیشتر جلب توجه میکند. هنگامی که اهل بیت(ع) میخواستند طبق وصیت آن حضرت، او را کنار قبر پیامبر(ص) دفن کنند، قدارهداران بنیامیه به مخالفت برخاستند. در این میان «مروانبن حکم» از میان آشوبگران فریاد برآورد: «در حالی که عثمان در دورترین نقطه بقیع به خاک سپرده شد، گمان میکنید که اجازه میدهم حسنبن علی(ع) در خانه رسول خدا(ص) دفن شود؟!» پیشتاز آشوب، سوار بر مرکبی، ادعای مالکیت خانه را از طریق ارث کرده و ممانعت خود را تا پای جان از دفن امام در آرامگاه رسول خدا(ص) اعلان داشت.
حتی کار از این بالاتر گرفت و در نهایت شقاوت و سبعیت، جنازه امام را تیرباران کردند، تا جایی که کفن آلوده به خون شد و مشایعتکنندگان مجبور به تعویض کفن شدند. سرانجام پس از این کشمکشها، شهید مظلوم را در بقیع به خاک سپردند.