- 1393/07/10 - 10:15
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- /Z87B
به مناسبت شهادت امام محمد باقر (علیه السلام)
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی می جوشید و از زبانش باران حدیث می ارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.
سر حسین علیهالسلام را بر فراز نیزه ها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی. ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.
فقه، تا همیشه وامدار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.
و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشه ی بقیع، آرام گرفته ای.
دیگر مدینه صدای نافذ تو را نخواهد شنید.
از این پس، هیچ اشکی نخواهد ریخت؛ مگر در پای مظلومیت تو.
از این پس، هیچ آهی از دل بر نخواهد خاست؛ مگر در نفرین آنان که جانت را به زهر کینه ستاندند.
از این پس، همه ی مرثیه ها، اندوه تو را به سوگ مینشینند.
اینک با این چشم گریان، با این دل آتشین و بیکران اندوه، با این جان سوخته و این جهان ماتم، چه کنیم؟! با این روزهای تیره تر از شب چه بگوییم؟!
ای شب! کاش آن فاجعه را در سیاهی دل خود پنهان میکردی و بر دلهامان، داغی دیگر به امانت نمیگذاشتی! کاش آن حادثه را به چشم نمیدیدیم!
اینک مرا به حال دلم واگذارید! بگذارید اندوه این سالهای غربت را پشت دیوار غریب و سوختهی بقیع بگریم.
بگذارید مزار با خاک یکسان امام باقر علیه السلام را، با نم نم باران چشمهایم، به طواف بنشینم. رهایم کنید تا زیارت نامه ی سراسر خون فرزندان رسول اللّه صلی الله علیه وآله و سلم را، با آه آتشین، ترجیع وار زمزمه کنم و در التهاب خاکستری رنگ فراق امام بسوزم.
دیگر هیچ مرهمی، زخم های دلم را درمان نمیکند و با هیچ نوازشی آرام نمیشوم.
آری! بقیع، این نماد مظلومیت شیعه در همیشه ی تاریخ، زیارتگاه دلهای عاشقی است که قرار خود را در پس دیوار آن جستجو میکنند؛ آن جا که اشک، اجتناب ناپذیر است و سوختن ناگزیر.
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا