- 1399/05/20 - 11:33
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- /Z1ZC
امام کاظم (ع) در دوران امامت خود چگونه از حریم ولایت دفاع کردند؟
امام موسی کاظم (ع) در مدت زمان امامت خود، نقش بسزایی را در دفاع از حریم ولایت و امامت ایفا کرده اند
امام موسی کاظم (ع) ملقب به کاظم و باب الحوائج هفتمین امام شیعیان است. وی در سال ۱۲۸ هجری قمری همزمان با انتقال قدرت از امویان به عباسیان متولد شد و در سن بیست سالگی به امامت رسید.
امام کاظم به شیوههای مختلفی از جمله مناظره، بر عدم مشروعیت حاکمیت خلفای عباسی تأکید میکرد و میکوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند.
امام کاظم (ع) برای ارتباط با شیعیان، سازمان وکالت را گسترش داد و در مناطق مختلف، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کرد. از سوی دیگر، حیات امام کاظم (ع) همزمان با بروز انشعاباتی در شیعه بود و فرقههای اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه با آغاز امامت او و فرقه واقفیه پس از شهادت او شکل گرفت.
هنگامی که حضرت امام صادق (ع)به شهادت رسیدند، منصور عباسی نامهای به فرماندار مدینه نوشت که اگر جعفر بن محمد شخصی را جانشین خود قرار داد او را سریعاً احضار و گردنش را قطع کن. این آغاز امامت حضرت موسی بن جعفر (ع) است.
نام سیاه خلیفه عباسی در تاریخ ورق میخورد و امام هفتم شیعیان در تنگنا، خفقان و شدت آزار بر شیعیان باید رسالت و وظیفه امامت خود را انجام میداد؛ زیرا او پاسدار دانشگاه تازه تاسیس امام صادق (ع) بود.
سید بن طاووس میگوید گروه زیادی از یاران و شیعیان خاص امام کاظم در محضر او گرد هم میآمدند و سخنان او را مکتوب میکردند. در کتاب مختصر التاریخ عرب نقل شده است، مکتب علمی امام صادق (ع) تعطیل نشد و شکوفایی خود را به واسطه فرزند و جانشین خودش امام کاظم (ع) حفظ کرد.
علاوه بر بزرگان شیعه برخی از علمای اهل سنت نیز امام هفتم (ع) را تحسین کردند؛ به عنوان مثال ابن حجر دانشمند و محدث مشهور اهل سنت در مورد امام هفتم میگوید او وارث علوم و دانشهای پدر و دارای فضائل و کمالاتی بود که در هیچ دورانی به چشم نمیخورد.
امام هفتم شیعیان در طول مدتی که رهبری امت را برعهده داشتند، کارهای بسیار مهم و تاثیرگذاری در حفظ امامت و ولایت شیعه انجام دادند که در تاریخ ثبت شده است. ایشان گاهی به صراحت در مقابل هارون الرشید قرار میگرفتند و سخنانی مبنی بر ولایت امیرالمومنین (ع) میگفتند.
نمونهای از دفاع امام کاظم (ع) از حریم ولایت اهل بیت (ع):
هارون میدانست که امام او را غاصب خلافت میداند و بر این اساس بنا داشت، در ظاهر فریب کاری کند تا دل شیعیان را جذب خود کند. روزی به امام کاظم (ع) گفت حاضر است فدک را به خاندان نبوت بازگرداند. امام هم که از نیت پلید هارون الرشید مطلع بودند، فرمودند درصورتی حاضرند فدک را بازستانند که با تمام مرزهایش بازگردد. هارون از کلام امام تعجب کرد و پرسید مگر حدود و مرزهای فدک چقدراست؟ امام کاظم (ع) در جواب فرمودند: یک سمت عدن و سمت دیگر سمرقند، آفریقا و دریای خزر است. امام در قالب یک تمثیل به همگان فهماندند که موضوع فدک یک روی سکه است و روی دیگر آن امامت و رهبری امت اسلامی است.
هنگامی که موسی بن جعفر (ع) با هارون الرشید در مجلسی روبرو شدند، به او فرمودند: «ای هارون تو سلطان بندگان هستی و ما محبوب قلوب؛ رهبری فکری مردم توسط ما انجام میشود و نه فرد دیگری.
امام کاظم (ع) در مورد برخی آیات قرآن توضیحات بسیار رسایی را پیرامون ولایت امام علی (ع) و واقعه غدیر مطرح کردند. اولین نمونه آن تفسیر آیه ۸۳ سوره نساء است که خداوند میفرماید «و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، (بدون تحقیق) آن را شایع میسازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان - که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید)».
تفسیر کلمه فضل و رحمت در کلام امام کاظم (ع) :
در تفاسیر و کتابهای معتبر شیعه از امام کاظم (ع) نقل شده است که مراد از فضل و رحمت الهی در این آیه رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) است.
خداوند در آیه ۵۸ سوره نساء هم میفرماید: «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید». امام کاظم (ع) در تفسیر این آیه فرمودند منظور از امانت، امامت ما اهل بیت (ع) است، بایستی هر امام امانت را به امام بعد خود تحویل دهد.
جایگاه امامت در کلام امام هفتم شیعیان:
امام کاظم (ع) میفرمایند «کسى که در چهار چیز شک کند به جمیع کتابهاى خداى تعالى کافر شده است. یکى از آنها معرفت امام است که در هر عصر و زمانى بایستى او را به شخص و صفاتش بشناسد»
اهل بیت امین خداوند هستند و ما شیعیان نیز باید سعی کنیم امین اهل بیت باشیم و امام را با تمام ویژگی هایش بشناسیم؛ زیرا اگر کسی به حقانیت امامی شک کند ایمان و عبادات او مقبول درگاه الهی واقع نمیشود.