امروز : 01 آبان 1403
  • 1392/04/23 - 12:52
  • 299
  • زمان مطالعه : 1 ساعت و 3 دقیقه
  • /Z7MB

تدبر در قرآن در بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای





مربوط به :بیانات در محفل انس با قرآن - 1392/04/19

تدبر در قرآن



بحمدالله امروز جامعه‌ى ما با قرآن مأنوس شده‌اند. البته ما به این قانع نیستیم؛ ما معتقدیم همه‌ى آحاد جامعه باید با قرآن ارتباط برقرار کنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر کنند. آنچه که ما را به حقایق نورانى میرساند، تدبر در قرآن است؛ و این حفظ قرآن که بحمدالله امروز در بین شما جوانها، در بین جوانهاى کشور، در سرتاسر کشور رواج پیدا کرده است، یک مقدمه‌ى خوبى است براى تدبر. یعنى حفظ و تکرار و انس با آیات کریمه‌ى قرآن و پى‌درپى آیات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود که انسان بتواند در قرآن تدبر کند.






مربوط به :بیانات در محفل انس با قرآن - 1391/04/31

عنوان فیش : تدبر در قرآن

کلیدواژه(ها) : تدبر در قرآن

نوع(ها) : جستار



متن فیش :

وقتى انس با قرآن پیدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفکر در معارف قرآن به دست خواهد آمد. قرآن را نمیشود سرسرى خواند و گذشت؛ قرآن احتیاج دارد به تدبر، تکیه‌ى بر روى هر کلمه‌اى از کلمات و هر ترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظى. انسان هرچه بیشتر تدبر کند، تأمل کند، انس بیشترى پیدا کند، بهره‌ى بیشترى خواهد برد؛ قرآن اینجور است.





مربوط به :بیانات در محفل انس با قرآن - 1391/04/31



حمداللّه در جامعه‌ى ما، در کشور ما، نهضت انس با قرآن، نهضت خوبى شده است. این مسئله‌ى حفظ قرآن که ما قبلاً سفارش کردیم، بحمداللّه دارد در میان جوانهاى ما انتشار پیدا میکند؛ باید هم انتشار پیدا کند؛ باید هم با قرآن آشنا شویم، مأنوس شویم. وقتى قرآن را حفظ کردید، میتوانید معانى قرآن را درست بفهمید؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهمید، میتواند در آن تدبر کند؛ وقتى تدبر کرد، میتواند به معارف عالى دست پیدا کند و رشد پیدا کند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پیدا میکند.





مربوط به :بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللى قرآن کریم - 1391/04/04



خدا را شکر میکنیم که توفیق درس قرآن، انس با قرآن و تلاوت قرآن به مردم ما داده شده است. در دوران طاغوت، قرآن در کشور ما مهجور بود؛ هیچ حرکت جمعى در ترویج قرآن انجام نمیگرفت؛ هرچه بود، میل شخصى افراد بود. در دوران جمهورى اسلامى و حاکمیت اسلام، یکى از برنامه‌هاى اصلى براى مسئولین کشور، ترویج قرآن است؛ تلاوت قرآن، انس با قرآن، فهم قرآن، حفظ قرآن، جزو برنامه‌هاست؛ که خب، یکى از مظاهر آن هم همین مسابقات بین‌المللى است. لیکن تلاوت قرآن و قرائت زیباى آیات الهى، مقدمه است براى تدبر در قرآن. ما نمیخواهیم خودمان را مشغول کنیم، سرگرم کنیم به تلاوت و به قرائت قرآن و الحان قرآنى، به عنوان یک موضوع اصلى؛ این مقدمه است، این طریق است. تلاوت قرآن با صوت خوش موجب میشود که دل انسان نرم شود، خشوع پیدا کند، آماده بشود براى فهم معارف قرآنى و آیات قرآنى؛ ما به این احتیاج داریم.





مربوط به :خطبه‌هاى نماز عید سعید فطر - 1390/06/09



در ماه مبارک رمضان، بسیارى از مردم موفق و باسعادت توانستند محصول زیادى را بردارند؛ محصولى که براى دوره‌ى سال آنها، بلکه در مواردى براى سراسر عمر آنها، داراى برکات خواهد بود. عده‌اى انس با قرآن پیدا کردند، از معارف قرآنى بهره بردند، تدبر کردند؛ عده‌اى انس و مناجات با خدا را در این ماه براى خودشان رویّه و روش قرار دادند و دلهاى خودشان را نورانى کردند. مردم روزه گرفتند؛ با روزه، در نفس خود صفا به وجود آوردند؛ که همین صفا و صمیمیت و نورانیت، منشأ برکات بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى است. این صفاى نفسانى به انسان نیک‌اندیشى میدهد، تطهیر نفس از حسد و بخل و کبر و شهوت میدهد. صفا در نفس انسان، محیط جامعه را محیط امن و امان روحى و معنوى قرار میدهد؛ دلها را به هم نزدیک میکند؛ مؤمنان را به یکدیگر مهربان میکند؛ ترحم به یکدیگر را در میان جامعه‌ى ایمانى گسترش میدهد. اینها همه محصولات ماه مبارک رمضان است براى مردم موفق و باسعادت.





مربوط به :بیانات در دیدار قاریان قرآن‌ - 1389/04/24



من بازهم به جوانان عزیزمان توصیه مى‏کنم که با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. «و ما جالس هذا القرآن أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدى او نقصان من عمى»؛ هر بارى که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پرده‏هاى جهالت شما برداشته مى‏شود؛ یک چشمه از چشمه‏هاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا مى‏کند و جارى مى‏شود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، این‏ها لازم است.

مقدمه‏ى این کار این است که بتوانیم قرآن را بخوانیم، بتوانیم قرآن را حفظ کنیم؛ حفظ قرآن خیلى مؤثر است. جوانها، دوره‏ى جوانى را، قدرت حفظ را قدر بدانند. خانواده‏ها به کودکان خودشان حفظ قرآن را تشویق کنند، آن‏ها را وادار کنند. حفظ قرآن خیلى باارزش است. حفظ قرآن این فرصت را به حافظ خواهد داد که با تکرار آیات، در قرآن قدرت تدبر پیدا کند. این فرصت است، این توفیق است؛ این را از دست ندهید. آن‏هائى که حافظند، این نعمت بسیار بزرگ الهى را قدر بدانند؛ نگذارند حفظشان ضعیف بشود یا خداى نکرده از دست برود.

خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمى است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همه‏ى معارف قرآنى یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینى لازمند تا براى ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهى را براى ما بیان کنند؛ این‏ها همه لازم است. اگر این‏ها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو مى‏رویم و توقف دیگر وجود ندارد.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مسئولان نظام جمهورى اسلامى - 1389/01/16



در صدر اسلام، آن کسانى که ممدوح واقع شدند- حالا توى فرهنگ ما، برطبق عقیده‏ى ما- بیش از آنچه که به خاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضع‏گیرى‏هاى سیاسى‏شان، اجتماعى‏شان و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. ما ابى ذر را، یا عمار را، یا مقداد را، یا میثم تمار را، یا مالک اشتر را کمتر به عبادتشان مدح مى‏کنیم. تاریخ، این‏ها را به آن مواضعى مى‏شناسد که این مواضع، تعیین‏کننده بود؛ حرکت کلان جامعه را توانست هدایت کند، شکل بدهد و به پیشرفت این حرکت کمک کند. آن‏هائى هم که مذمت شدند، همین‏جور. خیلى از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر مذمت نشدند، به خاطر بى‏نمازى مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجایى که حضورشان لازم بود، مذمت شدند. تاریخ، این‏جورى ثبت کرده؛ نگاه کنید، ببینید. پس کار خدا، کار معنوى، کار توحیدى، منحصر نیست در نماز خواندن؛ اگرچه نماز را دست‏کم نباید گرفت. نماز پشتوانه‏ى همه‏ى این‏هاست. تلاوت قرآن، تدبر در قرآن، تضرع پیش خداى متعال، خواندن ادعیه‏ى مأثور- صحیفه‏ى سجادیه، دعاى امام حسین، دعاى کمیل، بقیه‏ى این ادعیه‏اى که هست- این‏ها همه‏اش کمک‏کننده است؛ روان‏کننده‏ى حرکت موتور وجود انسان است؛ که اگر چنانچه شما با خدا انس داشتید و میان خودتان و خدا را درست و اصلاح کردید، این کارها را راحت‏تر انجام مى‏دهید؛ با رغبت بیشتر، با شوق بیشتر انجام مى‏دهید. بنابراین کسى که مى‏خواهد کار خدا را بکند، خداى متعال کمکش مى‏کند. کسى بخواهد کار دنیا را هم بکند، همین‏جور. این‏هائى که دنیا، یا مقام دنیا، یا پول دنیا، یا عیش دنیا، لذتهاى جنسى و امثال این‏ها برایشان هدف و غرض و مآل بود- که حالا در دنیا نمونه‏هایش را زیاد مشاهده مى‏کنید- این‏ها هم وقتى‏که در راه همان هدف خودشان تلاش کردند، خدا کمکشان مى‏کند. کمک الهى به این است که وسائل را در اختیارشان مى‏گذارد. همت مى‏کنند، از این راه مى‏روند، هدفشان هم فقط هدف مادى است؛ لذا به آن هدف مى‏رسند. البته چون آن جانب اصلى را که جانب معنوى و الهى و اخروى است، ندیده گرفتند، آنجا ضرر مى‏کنند؛ اما در این قسمتى که هدف گرفتند، پیش مى‏روند.





مربوط به :بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران‌ - 1388/11/13



انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنین تدبر در ادعیه‏ى مأثوره‏اى که اعتبار دارد- مثل صحیفه‏ى سجادیه و بسیارى از دعاها- در تعمیق معرفت دینى خیلى نقش دارد. تعمیق معرفت دینى خیلى مهم است. یک‏وقت یک کسى همین‏طور روى احساسات، در نماز جماعت هم ممکن است شرکت کند، در اعتکاف هم شرکت کند، در مجلس عزاى حسینى هم شرکت کند، در فلان تظاهرات دینى هم شرکت کند، اما این معرفت در عمق جان او وجود نداشته باشد؛ لذا سر یک پیچى، سر یک دست‏اندازى، یکهو مى‏بینید که از جا در مى‏رود؛ این به خاطر این است. ما نظائرش را زیاد دیدیم. توى همین مجموعه‏هاى انقلاب، اوائل انقلاب کسانى بودند که از ماها که ریش داشتیم و عمامه داشتیم و این‏ها، به نظر مى‏رسید که این‏ها متدین‏تر و مقیدتر و پابندتر و نسبت به دین متعصب‏ترند؛ بعد یک‏وقت- همان طورى که عرض کردم- یک دست‏اندازى پیش آمد، یکهو دیدیم تایرش در رفت! خوب، پیداست که چفت‏وبست محکمى نداشته. بنابراین تعمیق معرفت دینى، خیلى مهم است؛ انس با معارف اسلامى، خیلى مهم است. این هم یک بخش کار فرهنگى است که باید ترویج شود. این‏ها متولى مى‏خواهد، متولى‏اش هم شمائید؛ هیچ‏کس دیگر نیست. یعنى شما مدیران و رؤساى گروه‏هاى تحقیقى، متولى این کار هستید. این کار را نمى‏شود به شکل ادارى درست کرد و مثلًا تزریق کرد به یک مرکز علمى و محیط علمى؛ این را باید بنشینید برایش فکر کنید؛ این‏ها خیلى مهم است.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور - 1388/07/28



در باب قرآن، ما باید اعتراف کنیم که سالهاى متمادى جامعه‏ى ما با قرآن فاصله گرفت. ما در جمهورى اسلامى داریم این فاصله را کم مى‏کنیم؛ عقب‏ماندگى‏ها را جبران مى‏کنیم، اما این عقب‏ماندگى خیلى زیاد بوده. در دوران حاکمیتهاى طاغوت، قرآن به صورت رسمى در جامعه حضور نداشت؛ گوشه کنار کسانى ممکن بود با قرآن آشنا باشند- متدینینى در خانه‏ها قرآن مى‏خواندند- اما این فقط تلاوت قرآن بود؛ تدبر در قرآن، بخصوص در سطح جامعه و در منظر عموم خیلى کم بود؛ بسیار کم بود. نتیجه این شده بود که مجموعه‏هاى روشن‏فکرى و مجموعه‏هاى دانشگاهى ما بکلى با قرآن فاصله داشتند؛ یعنى واقعاً در بین تحصیل‏کرده‏هاى آن زمان، کسى که با قرآن انسى داشته باشد، آشنائى‏اى داشته باشد- نه آشنائى خیلى وسیع‏ و عمیق، بلکه آشنائى محدود- واقعاً به چشم نمى‏خورد؛ مگر کسانى که سابقه‏ى طلبگى داشتند و از دوران طلبگى، آیاتى حفظ بودند؛ اما در دیگر کشورهاى اسلامى و بخصوص کشورهاى عربى، به خاطر شرائطى، وضعیت این‏جور نبود و الآن هم همین‏جور است. انسان روشن‏فکرهاى آن‏ها را، تحصیل‏کرده‏هاى دانشگاهى‏شان را که در مناصب گوناگون دولتى هم هستند، وقتى ملاقات مى‏کند، مى‏بیند این‏ها از آیات قرآن به صورت تمثیل، به عنوان شاهد، به عنوان مؤید، استدلال، در کلمات خودشان استفاده مى‏کنند؛ چیزى که در بین مجموعه‏ى روشن‏فکران قدیمى ما وجود نداشت، ولى در بین نسل جوان ما چرا. این به خاطر همان دور ماندن از قرآن بود، که ما دور مانده بودیم. حالا در آن کشورها کیفیت تعلیم و تربیت چه جور بود، آن یک بحث دیگر است. در کشورهاى عربى بخصوص این چیز رائجى بود؛ الآن هم هست. ما از اول انقلاب با این پدیده برخورد مى‏کردیم. این سیاستمداران و دولتمردان کشورهاى عربى که همیشه هم ما به دورى این‏ها از مبانى قرآنى در عمل، اعتراض داشتیم و داریم و اعتراض بحق هم بود، اما قرآن در ذهن و زبان این‏ها حضور داشت. همیشه ما تأسف مى‏خوردیم که ما چرا این‏جورى نیستیم. مثل اینکه حالا اگر من بخواهم تشبیه بکنم، افراد با ذوق ایرانى در خلال صحبتشان ممکن است جملاتى از گلستان سعدى، از شعر حافظ، جملاتى از فلان نویسنده‏ى معروف بیاورند، آن‏ها از قرآن همین‏جور استفاده‏هائى مى‏کردند؛ اما در کشور ما چنین چیزى نبود. ما از قرآن به خاطر نوع تربیتى که قبل از انقلاب وجود داشت، فاصله گرفته بودیم.





مربوط به :‌بیانات‌ در دیدار کارگزاران حج - 1386/08/23



اگر یک جوانى، یک مردى یا زنى در دوره‏ى حج انس با قرآن را یاد بگیرد، تأمل و تدبر در عبارات دعاها و مناجات با پروردگار را یاد بگیرد، این مى‏شود سرمایه‏اى براى او در طول‏ زندگى. حاجى اگر خود را مقید کند که در مدینه‏ى منوره یک ختم قرآن بخواند؛ در مکه‏ى مکرمه یک ختم قرآن بخواند- اینجا خانه‏ى قرآن است؛ محل نزول قرآن است- یا اگر نمى‏تواند یک ختم قرآن بخواند، یک بخش عمده‏اى از قرآن را بخواند با تأمل، با تدبر؛ اگر عادت کند به تأمل و تدبر در قرآن در این مدتى که آنجاست- بتوانید عادت بدهید حاجى را به این‏چنین سیره‏ها و رویه‏هاى ماندگار معنوى و روحى- این براى او مى‏شود یک سرمایه. قرآن یک ذخیره‏ى تمام‏نشدنى است. انس با قرآن از هر واعظى، از هر رفیق ناصحى، از هر درسى براى انسان مفیدتر است. اگر حقیقتاً انسان با قرآن رابطه برقرار کند و قرآن را بخواند براى استناره و استفاده و استضائه‏ى قلبى و معنوى خود، این براى او از هر واعظى بالاتر است. اگر انسان این انس را بتواند پیدا بکند، خیلى دستاورد بزرگى است.





مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌ - 1386/06/31



فرصت مغتنمى است و تقریباً همه‏ى کسانى که بارهاى سنگین مدیریت کشور در سطوح اصلى و اساسى بر دوش آن‏هاست، در این جلسه‏ى بزرگ و پراهمیت شرکت دارید. حرف سیاست و گزارش امور گوناگون کشور به وسیله‏ى رئیس‏جمهور محترم بیان شد و سخن در این باره‏ها همیشه هست و بسیار است و لازم هم هست، ولى من فکر کردم که از این فرصت، اندکى هم استفاده کنیم براى چیزى که مقدم است بر استنتاجها و تبیینها و تصمیمهاى سیاسى ما؛ و آن حرف دل و حرف ایمان خالصانه‏ى ماست که مى‏تواند در همه‏ى مراحل این حرکت مثل جانى در کالبد، مثل نورى در ظلمت، مثل حیات‏بخشى در میان اجسام بى‏روح، نقش بیافریند. لذا این آیات را انتخاب کردم تا این‏ها را قدرى باهم مرور کنیم. خود من هرچه نگاه مى‏کنم، مى‏بینم احتیاج دارم به اینکه این آیه‏ى شریفه‏ى «اذکروا اللّه ذکرا کثیرا و سبّحوه بکرة و اصیلا» را تکرار کنم و در آن تدبر کنم و به آن عمل کنم. قیاس به نفس کردم، به نظرم مى‏رسد که شما هم و همه‏مان محتاج به این هستیم. مى‏فرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا». این، بعد از آن است که جامعه‏ى ایمانى شکل گرفته و این جامعه آزمونهاى بزرگ را از سر گذرانده است. این آیات سوره‏ى احزاب است و بعد از سال ششم هجرت نازل شده است؛ یعنى بعد از جنگ بدر و احد و جنگهاى متعدد دیگر و بالاخره جنگ احزاب. در یک چنین شرائطى، قرآن به مسلمانها خطاب مى‏کند که: «اذکروا اللّه ذکرا کثیرا»؛ خدا را ذکر کثیر کنید. ذکر یعنى یاد. ذکر و یاد در مقابل غفلت و نسیان است. غرق در عوارض و حوادث و پیشامدهاى گوناگون شدن و از مطلب اصلى غفلت کردن؛ این، گرفتارى بزرگ ما بنى‏آدم است. مى‏خواهند این نباشد. آن‏وقت این یاد هم صرف یاد کردن و متذکر شدن نیست، ذکر کثیر را از ما خواسته‏اند.





مربوط به :بیانات در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران‌ - 1386/06/23



ریاضتى که در میهمانى این ماه وجود دارد- که ریاضت روزه و گرسنگى کشیدن است- شاید بزرگترین دستاورد این ضیافت الهى است. برکاتى که روزه براى انسان دارد، به قدرى این برکات از لحاظ معنوى و ایجاد نورانیت در دل انسان زیاد است که شاید بشود گفت بزرگترین برکات این ماه همین روزه است. روزه را بعضى مى‏گیرند؛ پس این‏ها وارد ضیافت شده‏اند و بهره‏ى از این ضیافت را هم گرفته‏اند. لیکن علاوه‏ى بر روزه گرفتن- که ریاضت معنوى این ماه مبارک است- این‏ها آموزش خود را هم از قرآن در حد اعلى تأمین مى‏کنند؛ تلاوت قرآن با تدبر. با حالت روزه‏دارى یا حالت نورانیت ناشى از روزه‏دارى، در شبها و نیمه‏شبها تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرار گرفتن، لذت دیگرى و معناى دیگرى دارد. چیزى که انسان در چنین تلاوتى از قرآن فرامى‏گیرد، در حال متعارف و معمول نمى‏تواند به چنین تلاوتى دسترسى پیدا کند؛ آن‏ها از این هم بهره مى‏برند. علاوه‏ى بر این‏ها، از مکالمه‏ى با خداى متعال و مخاطبه‏ى با خدا، راز و نیاز کردن، دل خود را و اسرار درون خود را براى خدا به زبان آوردن هم بهره‏بردارى مى‏کنند؛ یعنى همین دعاها. این دعاى ابى‏حمزه‏ى ثمالى، این دعاهاى روزها، این دعاهاى شبها و سحرها، این‏ها حرف زدن با خداست، خواستن از خداست، نزدیک کردن دل به ساحت حریم عزت الهى است؛ از این هم بهره مى‏برند. بنابراین در این میهمانى، از همه‏ى دستاوردهاى آن بهره مى‏برند.





مربوط به :بیانات در دیدار قاریان - 1386/06/22



امروز از این تلاوتها و این نغمه‏هاى شیرین و دلنشین قرآنى که بحمد اللّه جوانان ما روز به روز بهتر و جذاب‏تر و شیرین‏تر در آن پیش مى‏روند، لذت بردیم؛ هم این دو نوجوانى که تلاوت کردند، هم گروههاى دسته‏جمع که همخوانى کردند، خیلى خوب بودند؛ و هم قرّاء عزیزمان که انسان هر سالى که مى‏شنوند این تلاوتها را، خوب احساس مى‏کند که کاروان تلاوت قرآن و آهنگ‏هاى قرآنى از آنچه که در گذشته بوده، جلوتر آمده، و اگر مقایسه کنیم با دورانهاى قبل- پیش از انقلاب- از صفر بلکه زیر صفر، بحمد اللّه به درجات عالى دست پیدا کرده؛ خیلى مایه‏ى خوشوقتى ماست.

دو سه اشکال در اینجا وجود دارد که این‏ها را عرض کنیم: یک اشکال این است که ما خیال کنیم تلاوت قرآن و انس با قرآن و رواج قرآن یعنى فقط همین. این، یک اشکال بزرگى است که مبادا ما دچار این بدفهمى و کج‏فهمى بشویم. بنده به این تلاوتها خیلى اعتقاد دارم. قبلها در بعضى از همین جلسات، علت این اعتقاد را هم عرض کردیم که دیگر تکرار نمى‏خواهم بکنم. و خوانندگان خوبمان و تلاوتگران مسلط و استاد و وارد را حقیقتاً ارجمند مى‏دانم، لیکن همه‏ى این‏ها مقدمه است؛ مقدمه براى حاکمیت فضاى فرهنگى قرآن در ذهن جامعه‏ى ما. یعنى شما جوان مسلمان، مرد و زن مسلمان، کودکان مسلمان باید با قرآن انس پیدا کنید. قرآن را به معناى حقیقى مخاطب قرار گرفتن در مقابل خدا، بخوانید و در آن تدبر کنید و از آن بیاموزید. مرحله‏ى بعدش هم عمل است؛ اما من مرحله‏ى قبل از عمل را عرض مى‏کنم: آموختن قرآن، فهم معارف قرآن، تدبر در آیات قرآن و کلمات قرآنى.

این کلماتى که شما ملاحظه مى‏کنید، همان چیزهائى است که خداوند متعال به عنوان آخرین ذخیره‏ى معنوى وحى الهى به بشریت عطا کرده است. همین‏هاست که باید بشر را تا ابدالآباد، تا انتهاى این عالم، به راههاى سعادت و فلاح و رستگارى هدایت کند؛ پر از معارف است این‏ها؛ این‏ها را باید فهمید.

متأسفانه ما حجاب زبانى داریم، حجاب لغوى داریم؛ این کمبود ماست. یعنى کمبود ملتهاى غیر عرب است. کسانى که زبانشان عربى است، همین‏طور که قارى تلاوت مى‏کند، این‏ها که نشسته‏اند، و لو نه به صورت کامل، آن را مى‏فهمند؛ بیان قرآن، بیان فصیح و بلیغ و خیلى والائى است‏ و هرکسى جزئیات این بیان را نمى‏فهمد.





مربوط به :بیانات در دیدار قاریان - 1386/06/22



اشکال سوم این است که ما در ماه مبارک رمضان که ماه تلاوت قرآن و ماه نزول قرآن و ماه جلسات است و ما هم که این جلسه را داریم و جلسات فراوانى هم در مساجد و محافل گوناگون است، ماه رمضان که تمام شد، قرآن را ببندیم و ببوسیم و بگذاریم کنار. این نباید اتفاق بیفتد. قرآن را بایستى از خودمان جدا نکنیم. دائم باید با قرآن مرتبط و مأنوس باشیم. حالا در روایات دارد که هر روز لااقل پنجاه آیه‏ى قرآن بخوانید. این، یکى از معیارهاست. اگر نتوانستید، روزى ده آیه‏ى قرآن بخوانید؛ نگوئید سوره‏ى حمد را مى‏خوانم و این چند آیه‏ى سوره‏ى حمد با چند آیه‏ى سوره‏ى قل هو الله- یک رکعت- مى‏شود همان ده آیه‏اى که فلانى مى‏گوید. نه، غیر از آن قرآنى که در نماز مى‏خوانید- چه نماز نافله، چه نماز فریضه- قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، ده آیه، بیست آیه، پنجاه آیه، صد آیه بخوانید. قرآن را براى تدبر کردن و فهمیدن و استفاده کردن بخوانید. یک نوع قرآن خواندن این است که انسان ظاهر قرآن را بگیرد بخواند تا آخر. این نوع، نمى‏خواهیم بگوئیم‏ هیچ اثرى ندارد. البته بنده سابقها مى‏گفتم هیچ اثر ندارد، بعد تجدید نظر کردم. نمى‏شود گفت هیچ اثر ندارد، ولى اثرش در قبال آن اثرى که متوقع از تلاوت قرآن است، شبیه هیچ است؛ نزدیک هیچ است.

یک تلاوت، تلاوت کسانى است که آیه را مى‏خوانند، لیکن- این مال امثال ماهاست- مى‏خوانند براى اینکه یک نکته‏اى پیدا کنند براى گفتن در فلان منبر، در فلان سخنرانى، در فلان محفل، در فلان مجلس. این، عیبى ندارد؛ اما این نوع هم آن نیست که ما موظفیم انجام بدهیم.

یک تلاوت این است که انسان مثل یک مستمعى بنشیند پاى صحبت خداى متعال. خداى متعال دارد با شما حرف مى‏زند. مثل اینکه از یک عزیزى، از یک بزرگى، نامه‏اى به شما رسیده باشد. شما نامه را مى‏گیرید مى‏خوانید. براى چه مى‏خوانید؟ براى اینکه ببینید چه براى شما نوشته. قرآن را این‏جورى بخوانید. این نامه‏ى خداى متعال است. امین‏ترین زبانها و دلها این قرآن را از خداى متعال گرفته و به شما رسانده است. ما از آن استفاده کنیم؛ بهره ببریم؛ لذا در روایت هست که سوره را وقتى‏که مى‏خوانید، همت شما این نباشد که به آخر سوره برسید، همت شما این باشد که قرآن را بفهمید؛ و لو حالا به آخر سوره، به وسط سوره، وسط جزء، به وسط حزب نرسید و آن را تمام هم نکنید؛ تأمل و تدبر کنید. قرآن را این‏گونه بخوانید. اگر کسى با قرآن مأنوس بشود، از قرآن دل نمى‏کند. اگر ما با قرآن مأنوس بشویم، حقیقتاً از قرآن دل نمى‏کنیم.

نکته‏ى آخر هم که باز تکرار است و مکرر ما این را عرض کرده‏ایم، حفظ قرآن است. حفظ قرآن یک نعمت بزرگ است. این جوانها و نوجوانها سن توانائى حفظ را قدر بدانند. شماها در سنى هستید که مى‏توانید حفظ کنید و در ذهنتان بماند. ما هم مى‏توانیم حفظ کنیم؛ در سنین ما هم مى‏شود؛ اما خیلى ماندگار نیست؛ زود از ذهن ما مى‏رود. این‏طور نیست که در سنین امثال بنده نشود حفظ کرد؛ چرا؟ سنین بالاتر از ما- یعنى سنین هفتاد و پنج، هشتاد- مى‏شود حفظ کرد. من شنیدم مرحوم آیت‏اللّه خوئى در همین سالهاى آخر عمر قرآن را حفظ کرده بود. خیلى مهم است؛ پیرمرد مثلًا هشتادساله قرآن را حفظ کند! مى‏شود حفظ کرد، اما ماندگار نیست؛ از ذهن زائل مى‏شود. اگر شما در دوره‏ى جوانى و بخصوص در دوره‏ى نوجوانى؛ یعنى از سن همین نوجوانهائى که اینجا براى ما تلاوت کردند یا بالاتر از این‏ها، قرآن را حفظ کنید، این یک سرمایه و ذخیره‏اى براى شماست. و امکان تدبر در قرآنى که در حفظ انسان هست، بمراتب بیشتر از امکان تدبر براى کسى است که قرآن را حافظ نیست. گاهى انسان یک آیه‏اى را در قرآن نگاه مى‏کند، مثل اینکه هرگز این آیه را تلاوت نکرده؛ اما کسى که حافظ هست، چنین چیزى برایش پیش نمى‏آید. امیدواریم خداوند متعال آنچه را که گفتیم و شنیدیم، إن شاء اللّه در دلهایمان نافذ کند.





مربوط به :بیانات در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست و سومین مسابقات بین‌‌المللى قرآن - 1385/07/04



اگر ما معتقدیم- که معتقدیم- که عمل به قرآن، اساس و محور احیاء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و این‏ها ختم نمى‏شود- که به آن اعتقاد داریم؛ معتقدیم باید به قرآن عمل کنیم، باید جامعه‏مان را قرآنى کنیم، باید فکرمان را قرآنى کنیم، باید عملمان را قرآنى کنیم، باید قرآن را باور کنیم؛ قرآن را باور کنیم و وعده‏ى قرآن را وعده‏ى صدق و حق بدانیم، همین‏طور که خود قرآن مى‏فرماید: «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلًا لا مبدّل لکلماته»؛ همچنانى که باید تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانواده‏مان، با افراد محیط کارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمین کشورهاى دیگر، با قدرتها، با ملتها و همه‏ى این‏ها باید با نفس و روح قرآنى تنظیم بشود؛ این‏ها همه‏اش درست است و به آن اعتقاد داریم؛ احیاء قرآن، عمل به قرآن و گرامیداشت قرآن این است؛ این‏ها درست- اما این‏ها معنایش این نیست که ما تلاوت قرآن را دست کم بگیریم. من مى‏خواهم به شما «قرآنى‏ها- که اهل تلاوت، اهل تجوید و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنید- این را تأکید کنم، گاهى شنیده مى‏شود که بعضى مى‏گویند آقا به قرآن باید عمل کرد؛ خوب، این حرف درستى است؛ اما مقصودشان این است که تلاوت قرآن و آرایه‏هاى قرآنى را دست کم بگیرند! من با این مخالفم. تلاوت قرآن هم جزو یک مجموعه و منظومه‏اى است که این‏ها همه به هم متصل است؛ این هم بایستى مورد توجه قرار بگیرد و گرامى داشته شود. هم باید تلاوت بکنید و هم باید معانى قرآن را بفهمید؛ اگر معناى قرآن را فهمیدید، مى‏توانید بهتر تلاوت کنید. الآن قراء حالا را با قراء بیست سال قبلمان مقایسه کنیم، که این حرکت قرآنى در کشور ما تازه و آرام آرام شروع شده بود؛ بعضیها خوب هم مى‏خواندند، صداها خوب بود و شیوه‏هاى قراء معروف را هم یاد گرفته بودند و مى‏خواندند؛ اما دلنشین نبود؛ چرا؟ چون از معانى و مفاهیم آیات هیچ سر در نمى‏آوردند؛ این معلوم بود. اما امروز آن‏طور نیست؛ امروز جوانهاى ما این آیاتى را که مى‏خوانند، خود کیفیت خواندنشان، حکایت از این مى‏کند که این‏ها معناى آیه را مى‏فهمند و به مفهوم آیه توجه دارند.

پس اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید؛ دوم، معانى و مفاهیم قرآنى را بفهمید، و سوم، قرآن را حفظ کنید. حفظ قرآن خیلى مهم است. شما جوانها به این احتیاج دارید و مى‏توانید. وقتى شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنى و انس دائمى با قرآن، به شما فرصت مى‏دهد که در قرآن تدبّر کنید. «تدبر در قرآن» با همین‏طور خواندن و رد شدن به دست نمى‏آید؛ با یک‏بار و دوبار خواندن هم حاصل نمى‏شود؛ با تکرار و انس با آیه‏اى از قرآن و امکان تدبّر در آن به دست مى‏آید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که این‏ها را جز با تدبّر نمى‏توان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانى قرآن و تلاوت آن لازم است.





مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى هیأت دولت‌‌ - 1384/07/17



دوستان سعى کنند در همه‏ى اوقات- بخصوص در ماه رمضان- تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هرچه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مى‏بخشد. تلاوت عجله‏یى که همین‏طور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بى‏فایده باشد- بالاخره انسان همین‏که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته‏ى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از این‏طور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب و مأمورٌ به است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مى‏شود فهمید. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج‏بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آیه پیدا مى‏کند که با بیان دیگرى حاصل نمى‏شود؛ بیشتر با تدبر حاصل مى‏شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتى مثلًا ده آیه‏ى مرتبط به هم را مى‏خواند، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه مى‏خواند، انتباه دیگرى دارد؛ یعنى انسان انشراح ذهن پیدا مى‏کند. هرچه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر مى‏فهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.

عزیزان من! کسانى که پایشان لغزید، خیلى از مواردش را که ما دیدیم، ناشى بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامى؛ شعائرى بود، شعارهایى بود، احساساتى بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما کسانى را دیدیم که آدم‏هاى خیلى تند و داغ و پرشورى هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع این‏ها عوض شد. سالهاى اول انقلاب کسانى بودند- من با خصوصیات، آدم‏هایش را مى‏شناسم؛ یعنى کلیات نیست- که افرادى مثل شهید بهشتى را راحت و صریح از نظر انقلابى بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفى مى‏کردند. بعد از گذشت مدتى، مشى این‏ها آن‏چنان شد که مبانى انقلاب و نظام را انکار کردند! بعضى از آن‏ها که آدم‏هاى باانصاف‏ترى بودند، صریحاً، و بعضى‏شان ملتویاً و مزوراً انکار کردند. آدم‏هاى بى‏انصاف‏ترشان این‏ها هستند، که به یک معانى‏یى هم تظاهر مى‏کنند؛ اما باطنشان این‏طور نیست. این به خاطر این بود که این‏ها عمق نداشتند. البته این یکى از عوامل است؛ یک عامل هم شهوات و دنیاطلبى و امثال این‏هاست که کسانى را هم که عمق دارند، منحرف مى‏کند. بسیار کسانى بودند که عمق نداشتند. یکى از راههایى که این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانى فکرى انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد مى‏کند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگى حتماً قرآن با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.





مربوط به :بیانات‌ در دیدار قاریان قرآن کریم‌ - 1384/07/14



باید با قرآن انس پیدا کنید. زبان ما، زبان قرآن نیست؛ مى‏توانیم به ترجمه‏ى قرآن مراجعه کنیم؛ اما عمق‏یابى مضامین قرآنى فقط با مراجعه‏ى به ترجمه نمى‏شود؛ کمااینکه با خواندن متن‏ قرآن هم براى کسانى که مى‏فهمند، همیشه به دست نمى‏آید؛ با تدبر به دست مى‏آید؛ با عمق‏یابى به دست مى‏آید.

با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بى‏زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند؛ این همیشه و براى همه نیست؛ براى کسانى است که دلشان را با صفاى باطن و نفس پاکیزه کنند؛ با ایمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند؛ و الّا کسانى که دل معاند دارند، بناى بر نشنیدن و نفهمیدن دارند، نواى قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دل آن‏ها اثرى نمى‏کند؛ «و لو انّنا نزّلنا الیهم الملائکة و کلّمهم الموتى و حشرنا علیهم کلّ شی‏ء قبلا ما کانوا لیؤمنوا الّا أن یشاء الله»؛ اگر براى برخى افراد زمین را به آسمان بدوزى، این دل ناباور و زنگار گرفته، نزدیک نمى‏شود و ایمان نمى‏آورد. لذا قرآن را هم مى‏خواند، اما به قرآن نزدیک نمى‏شود.

باید به قرآن نزدیک شد. شما جوانهاى عزیز و همه‏ى جوانهایى که این حرف را در سرتاسر کشور مى‏شنوید، بدانید در قرآن حکمت هست، نور هست، شفاء هست. عقده‏هایى که بر اثر چالشهاى موجود مادى دنیا در دل و جان انسان به وجود مى‏آید، سرانگشت حکمت قرآنى مى‏تواند همه‏ى این عقده‏ها را باز کند؛ این واقعیت است؛ دلها را باز مى‏کند، شرح صدر مى‏دهد، امید مى‏دهد، نور مى‏دهد، عزم راسخ براى حرکت در صراط مستقیم مى‏دهد. با قرآن باید مواجه شد و این‏ها را گرفت.





مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08



برادران عزیز و خواهران عزیز! بارتان سنگین و کارتان دشوار است. اگر خوب عمل کنید، اجرتان دو برابر است؛ اما اگر خداى نکرده بد عمل کنید، مؤاخذه‏تان هم دو برابر است. براى اینکه بتوانید این راه را سالم طى کنید و 1450 روزى را که در پیش دارید، بخوبى سپرى کنید، باید خود را به خدا وصل کنید. قرآن خواندن هر روز را فراموش نکنید. هر روز حتماً قرآن بخوانید؛ هر مقدارى مى‏توانید. آن‏هایى که ترجمه‏ى قرآن را مى‏فهمند، با تدبر به ترجمه نگاه کنند. آن‏هایى که ترجمه‏ى قرآن را نمى‏فهمند، یک قرآن مترجم خوب- که الحمد للّه زیاد هم داریم- کنار دستشان بگذارند و به ترجمه‏ى آن نگاه کنند. ممکن است ده دقیقه صرف وقت کنید و یک صفحه یا دو صفحه بخوانید؛ اما هر روز بخوانید؛ این را یک سیره‏ى قطعى براى خودتان قرار دهید. علامت بگذارید، فردا از دنباله‏اش بخوانید. تا آنجایى که مى‏توانید، به نماز و توجه و ذکر در نماز و به نوافل اهمیت دهید. خداى متعال به پیغمبر اکرم مى‏فرماید: «قم اللّیل الّا قلیلًا. نصفه او انقص منه قلیلا. او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا. انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»؛ یعنى نصف شب را بیدار بمان، یا دو ثلث شب را بیدار بمان و عبادت کن- که این براى پیغمبر است؛ من و شما خیلى دهنمان مى‏چاید که از این حرفها براى خودمان بزنیم- چرا؟ «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»؛ ما مى‏خواهیم سخن سنگینى را به تو القاء کنیم؛ مى‏خواهیم حرف بزرگى را به تو بزنیم؛ بنابراین باید خودت را آماده کنى.

بار سنگین احتیاج به آمادگى روحى دارد؛ این آمادگى روحى هم همین‏طورى به دست نمى‏آید. اینکه ما بگوییم آقا برو دلت را صاف کن، بله، اساس همان صاف کردن دل است؛ اما صاف کردن دل فقط از راه نماز، از راه توسل، از راه توجه و از راه ذکر به دست مى‏آید.

اگر کسى خیال کند که مى‏توان دل و روح را بدون این‏ها صاف کرد، سخت در اشتباه است. از راه گریه‏ى نیمه‏شب، از راه خواندن قرآن با تدبر و با دقت، از راه خواندن ادعیه‏ى صحیفه‏ى سجادیه، دل انسان صاف مى‏شود؛ و الّا این‏طورى نیست که بگوییم آقا برو دلت را صاف کن؛ هر کارى هم کردى، کردى.





مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1383/10/29



حج‏گزاران عزیز را به خشوع و ذکر و انابه و تلاوت قرآن با تدبر و حضور در نمازهاى جماعت و مهربانى با حاجیان کشورهاى دیگر و پرهیز از وقت‏گذرانیهاى‏ بیهوده، فرامى‏خوانم و از خداوند متعال موفقیت و عافیت و قبولى عبادات شما را مسئلت مى‏کنم و همه را به دعا براى حضرت بقیة اللّه أرواحنا فداه و فرارسیدن حکومت عدل جهانى آن ذخیره‏ى الهى دعوت مى‏کنم.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از حافظان و قاریان قرآن نونهال و نوجوان کشور - 1380/06/28



امروز که حکومت اسلامى تشکیل شده و نظام جمهورى اسلامى به وجود آمده است، ما معناى بسیارى از آیات قرآن را مى‏فهمیم، که قبل از تشکیل حکومت اسلامى، تصویر گنگ و مبهمى از آن آیات داشتیم. امروز که دشمنیهاى استکبار و قدرتهاى ظالم و ستمگر و افزون‏طلب در مقابل چشم ماست و صف‏آراییهاى آن‏ها را مشاهده مى‏کنیم- توطئه‏ها و نقشه‏هاى آن‏ها و نوع فریب افکار عمومى یا فریب بعضى ذهنهاى آلوده‏ى برخى از خواص- براى ما آشکار مى‏شود که عمق معناى آیه‏ى قرآن چیست و به کجا اشاره مى‏کند و چه آسیبهایى را براى ذهن خوانندگان و متدبّران در قرآن مجسم مى‏کند. قدر این را باید دانست.

ما در جامعه‏ى خودمان مبالغ زیادى از آموزش قرآن عقب‏افتادگى داریم. باید این‏ها را جبران کنیم. اگر جوان مسلمان با قرآن انس پیدا کند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسیارى از شبهات دشمنان بى‏اثر خواهد شد. البته همه‏ى دستگاه‏هاى فرهنگى کشور باید کمک کنند. باید مفاهیم قرآنى به وسیله‏ى خبره‏هاى این کار دسته‏بندى شود و به تناسب در جاى خود و در کتابهاى درسى- چه در مدرسه‏ها و چه در دانشگاهها- گنجانده شود. این ارتباط باید دائمى باشد.





مربوط به :بیانات در مراسم اختتامیه مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم‌ - 1379/08/09



تلاوت قرآن یک فضیلت بزرگ و یک ثواب است؛ اما این تلاوت وسیله‏اى براى رسیدن به معرفت است. این قرآن یک اقیانوس عظیم است. هرچه بیشتر جلو بروید، تشنه‏تر مى‏شوید و علاقه‏مندتر مى‏شوید و دل شما روشن‏تر مى‏شود. در قرآن باید تدبّر کرد. من بازهم از شما جوانان خواهش مى‏کنم که با معانى قرآن انس پیدا کنید و ترجمه‏ى قرآن را بفهمید. من بارها این را از جوانان خواسته‏ام و بسیارى هم اقدام کرده‏اند. قرآن را که هر روز تلاوت مى‏کنید. هرچه تلاوت کردید، ترجمه‏ى آن را هم نگاه کنید؛ بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.





مربوط به :بیانات در خطبه‌هاى نمازجمعه‌ - 1377/10/04



در پایان خطبه‏ ى اوّل، من چند دعا هم بکنم: اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد. پروردگارا! تو را به ذات مقدس و به اسماء و صفات خودت و به اولیایت سوگند مى‏دهیم که این ماه رمضان را براى ملت ما مبارک فرما. پروردگارا! توفیق دعا، عبادت، تضرّع، روزه، تلاوت قرآن و تدبّر در قرآن به همه‏ى ما عنایت کن.





مربوط به :بیانات در مراسم اختتامیه‌ی مسابقات قرآن‌ - 1377/09/01



قدم اوّل براى عمل کامل به قرآن، آشنایى با متن قرآن است. در دوره‏ى رژیم طاغوت، مردم ما با قرآن آشنا نبودند. کسانى که مى‏توانستند قرآن را از رو بخوانند آن هم به صورت غلط محدود بودند. جوانان و کسانى که در مدارس دوره‏ى پهلوى رشد پیدا کرده بودند، هیچ با قرآن آشنایى نداشتند. اگر یک‏وقت پدر و مادر مؤمنى داشتند، آن‏ها را در گوشه‏اى دوره‏ى قرآنى مى‏گذاشتند و خودشان یاد مى‏گرفتند. مدارس ما در آن روز، حامل مسئولیت تربیت قرآنى نبود؛ قرآن در فضاى جامعه، غریب بود. در این شهر تهران بزرگ، دوره‏هاى قرآن که چند نفر دور هم مى‏نشستند و استادى به آن‏ها درس مى‏داد تجوید، یا قرائت معدود بودند. در شهرهاى دیگر هم همین‏طور بود. وقتى قرآن وارد جامعه مى‏شود، حضور قرآن، حلاوت خود را به کامها مى‏چشاند. امروز قرآن در کشور ما سیطره دارد. قدم اوّل، یاد گرفتن متن قرآن است و این باید روز به روز زیاد شود. اگر بخواهیم همه قرآن را بیاموزند، عدّه‏اى باید در اوج قرار گیرند مثل همه چیز دیگر همین‏طور که اگر بخواهید ورزش، همگانى شود، بایستى عدّه‏اى قهرمان را جلو چشم مردم نگهدارید. اگر بخواهید قرآن در خانه‏ها، بین بچه‏ها، بین بزرگها، بین زنها و مردها رواج پیدا کند، بایستى قهرمانان قرآنى را احترام کنید. این است که ما به این‏ها احترام مى‏کنیم. این‏ها حامل قرآنند، این‏ها عزیزند. زبان این‏ها عزیز است، لبها و دلهاى این‏ها عزیز است؛ چون با قرآن مأنوس است. جان ما به قربان قرآن! اما اینجا تمام نمى‏شود؛ حفظ قرآن، فهمیدن مفاهیم و ترجمه‏ى کلمه کلمه‏ى قرآن، براى کسانى که به زبان عربى آشنایى ندارند، لازم است. وقتى‏که کلمات قرآن را فهمیدید، آن وقت تدبّر لازم است. حتى آن کسى که الفاظ عربى را هم خوب بلد است، اگر تدبّر نکند، بهره‏ى کمى از قرآن خواهد برد. در قرآن، تدبّر لازم است تدبّر یعنى اندیشیدن در مفاهیم قرآنى این سخن عمیقى است، این سخن بزرگى است؛ باید در آن تدبّر کرد. گوینده‏ى آن، ذات اقدس الهى است. کلمات آن هم مال ذات اقدس الهى است یعنى الفاظش، نه فقط مفاهیمش لذا بایستى در آن دقّت کرد، باید آن را فهمید، باید در آن غور کرد. این‏ها حاصل نمى‏شود، مگر با انس با متن قرآن.





مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1377/08/26



امروز بحمد اللّه در کشور ما جوانان با همان سرمایه‏ى معنویت و نورانیّت و صفایى که در آن‏ها هست، گامهاى بلندى را برداشته‏اند. امروز قرآن یک امر مهجور در جامعه‏ى ما نیست. جوانان و نوجوانان با قرآن آشنا مى‏شوند؛ طبقات مردم با قرآن انس مى‏گیرند، ارتباط پیدا مى‏کنند و معارف قرآن را مورد استفاده قرار مى‏دهند؛ بسیارى از احکام اسلام هم در کشور اجرا مى‏شود. البته ما به قدر ظرفیت و توان و به قدر آنچه که همّت خود ما بود، پیش رفته‏ایم؛ اما این پایان راه نیست؛ این، همه‏ى ظرفیت اسلام نیست. اگر ملتى همّت کند و دلسوزان این ملت وجود خود را وقف حرکت عمومى این ملت به سمت معارف اسلامى و حقایق اسلامى کنند، آنچه که به دست آن‏ها خواهد آمد، به قدرى درخشان است که از افق حدس و گمان انسان هم خارج است. در زیر سایه‏ى اسلام، براى پیشرفت، میدان باز است؛ هم پیشرفت علمى، هم پیشرفت عملى، هم پیشرفت اخلاقى، هم پیشرفت سیاسى، هم عزّت و اعتلاى مدنى و هم آزادى و عدالت و آرمان‏هاى بزرگ انسانى. در محیط اسلامى و زیر سایه‏ى اسلام، هیچ حجاب و حدّى براى انسان وجود ندارد. بى‏همّتى و کم‏همّتى ماست، کوتاهى انسان‏هاست که نمى‏گذارد آن‏ها از اسلام استفاده کنند. در محیط اسلامى، بازگشت به اسلام و بهره بردن از معارف اسلام، کارى عظیم است که اگر روشن‏فکران و اندیشمندان و دانشمندان و اهل علم و معرفت در هر کشورى از کشورهاى اسلام به آن بپردازند، خواهند توانست بهره‏هاى زیادى ببرند.

اسلام را آن‏چنان که فهم صحیح انسانى و در متون اصیل اسلامى هست، باید فهمید، باید دانست و با هدایت قرآنى از آن بهره برد. خود قرآن «تبیاناً لکلّ شی‏ء» است؛ راهنماست، بیان است، خطّ است. در جوامع اسلامى، به اهل فکر و نظر تلقین مى‏کنند که این تلقین هم دنباله‏هاى همان تسلّط فکرى غرب و فرهنگ غربى است که از سیطره‏ى تفکّر اسلامى واهمه دارد که اسلام را بایستى با ابزار و با فهم معارف غربى دانست! این‏طور نیست. البته همه‏ى معارف، انسان را آگاه مى‏کنند و براى فهم بهتر مجهّز نمایند؛ اما اسلام را از خود اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را از متون اسلام باید گرفت؛ حقایق اسلام را با مصطلحات خود اسلام بایستى دانست و فهمید و مورد عمل قرار داد. اسلام مشعل راهنماى فکر و ذهن انسانها و هدایت‏گر انسان‏هاست. قرآن، کتاب هدایت و کتاب نور است. آن کسانى که به قرآن مراجعه و تدبّر مى‏کنند و زمینه‏ى لازم و استعداد لازم را در خود به وجود مى‏آورند، براى اینکه از معارف قرآن استفاده کنند، آن‏ها مى‏توانند از قرآن بهره ببرند. نباید ملاحظه کرد که آنچه ما از اسلام مى‏فهمیم، در قضاوت کسانى که با اسلام میانه‏اى ندارند، از اسلام خوششان نمى‏آید و اسلام را مزاحم خودشان مى‏دانند چه در زمینه‏هاى اقتصادى و چه در زمینه‏هاى سیاسى چه تأثیرى دارد؛ آیا آن‏ها خوششان مى‏آید، آیا فهم ما را از اسلام قبول دارند یا نه؟ اسلام به عنوان هدایت انسانها در دنیایى قرار گرفت و وارد بشریت شد که از همه طرف انکار و تکذیب بود. پیامبر را با انواع تهمتها متّهم مى‏کردند. شما قرآن را ملاحظه کنید؛ تعبیراتى که دشمنان پیامبر در باره‏ى پیامبر به کار مى‏بردند، تعبیراتى است که هر انسانى را که ضعیف باشد، خرد مى‏کند، مى‏شکند و جرأت و جسارت او را براى بیان مراد خود از بین مى‏برد؛ اما پیامبر اعتنایى نکرد و حرف خدا را که بر زبان او جارى و بر دل او الهام شده بود، بیان نمود و نورانیّت کلام الهى کار خود را کرد.





مربوط به :بیانات رهبر انقلاب و سخنان بانوان در دیدار ویژه آنها به‌ مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(سلام‌اللّه‌علیها) - 1377/07/18



اصلًا تدبّر براى تفسیر کردن نیست؛ براى فهمیدن مراد است. انسان هر سخن حکیمانه‏اى را دوگونه مى‏تواند تلقّى کند: یکى سرسرى و با سهل‏انگارى؛ یکى با دقّت و کنجکاوانه. این اصلًا به مرحله‏ى تفسیر کردن و تعبیر کردن نمى‏رسد. تدبّرى که در قرآن لازم است، پرهیز کردن از سرسرى نگریستن در قرآن است؛ یعنى شما هر آیه‏ى قرآنى را که مى‏خوانید، با تأمّل و ژرف‏نگرى باشد و دنبال فهمیدن باشید. این همان تدبّر است و بدون اینکه نیازى به این باشد که انسان، سلایق خودش را به قرآن تحمیل کند که همان تفسیر به رأى است خواهید دید که بابهایى را از معرفت، به حسب محتواى آیه هرچه که محتواى آیه است باز مى‏کند.

اشکال عمده در کار قرآن‏خوانى‏هاى بى‏تأمّل، این است که اصلًا روى جملات درنگ نمى‏کنند. خوب؛ شما وقتى سخن حکیمى، یا سخن حکمت‏آمیزى را مى‏شنوید، باید به آن دل بدهید؛ بدون دل دادن که اصلًا انسان مراد را نمى‏فهمد. هر کتاب عادّى بخصوص اگر کتاب پرمغزى باشد، بخصوص اگر حکیم فرزانه‏ى بزرگى آن را نوشته باشد همین حالت را دارد. اگر سرسرى بخوانید و رد شوید، از آن چیزى نمى‏فهمید. قرآن مى‏گوید: «مرا سرسرى نخوانید» قرآن از عالى‏ترین مقام است؛ از قلّه‏ى معرفت عالم وجود است. این است که انسان باید تأمّل کند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلى زیاد است، هرکسى تأمّل کند، از آن استفاده خواهد کرد حتّى خود پیغمبر خود پیغمبر هم اگر تأمّل کنند که البته پیامبر و ائمّه (علیهم‏السّلام) همیشه قرآن را با تأمّل و تدبیر مى‏خواندند از قرآن استفاده مى‏کنند.

البته ما هم استفاده مى‏کنیم. مثل سطوح مختلف دریاست که هرکس در هر سطحى برود، بهره‏اى از آن خواهد برد حالا این تشبیه نارسایى است، لیکن براى تقریب به ذهن است البته هر چیزى را که انسان نفهمید، هر معنایى را که درست، سر در نیاورد و ترکیب یا عبارت مشکلى بود، به تفسیر مراجعه مى‏کند. منظورم این است که تدبّر، اصلًا به عالم «تفسیر به رأى» نزدیک نمى‏شود.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1376/10/03



ماه رمضان، ماه مبارکى است. برکات رمضان، از خود آحاد و افراد مسلمانى که مى‏خواهند در ضیافت الهى در این ماه وارد شوند، شروع مى‏شود؛ از دلها شروع مى‏شود. اوّلین حقیقتى که تحت تأثیر برکات این ماه قرار مى‏گیرد، دل و جان مؤمنین و روزه‏داران و وارد شوندگان به عتبه‏ى مقدّس و مبارک این ماه است. از طرفى روزه‏ى این ماه، از طرفى تلاوت قرآن در این ماه و از طرفى انس با ادعیه‏اى که در این‏ ماه وارد شده است، انسان را در معرض یک تزکیه و تهذیب و تصفیه‏ى باطنى قرار مى‏دهد و ما همه به این تصفیه احتیاج داریم.

علاوه بر اینکه هر فرد مسلمانى احتیاج دارد به اینکه در این ماه ذخیره‏ى تقوا و پرهیزکارى و تهذیب و تزکیه را براى خود فراهم کند، ما منسلکین در سلک روحانیت، بیشتر از دیگران به این معنا احتیاج داریم. به قول آن عارف معروف که مى‏گوید: «آب که از برکات الهى است، همه‏ى پلیدیها و ناپاکیها را از بین مى‏برد؛ هر جسمى که با آب تماس مى‏گیرد، پاک مى‏شود؛ ولى خود آب تحت تأثیر تماس با ناپاکها و ناپاکیها، به تصفیه احتیاج پیدا مى‏کند و خداى متعال در یک گردش طبیعى، آب را به بخار تبدیل مى‏کند؛ به آسمان مى‏برد، از بالا مجدّداً به صورت قطرات باران به زمین برمى‏گرداند، پلیدیها را از آن جدا مى‏کند، آن را تصفیه مى‏کند و باز به صورت ماء طهور در اختیار افراد انسان و سایر موجودات قرار مى‏دهد.»

گوینده‏ى این سخن حکمت‏آمیز مى‏گوید: «این جان شما، معارف شما، نصایح شما، بلکه خود قلب و روح شما، همان ماء طهورى است که ناپاکیها را از انسانها مى‏زداید؛ اما خود این ماء طهور بتدریج به تصفیه و تزکیه احتیاج پیدا مى‏کند و تزکیه و تصفیه‏ى آن، جز با یک عروج معنوى، جز با یک گردش معنوى به سمت علویّات که آن هم با ذکر و دعا حاصل خواهد شد ممکن نمى‏شود.» با ذکر، با توجّه، با توسّل، با مناجات، با نافله، با تضرّع در مقابل خداوند، با تفکّر در آیات آفاقى و انفسى، این ماء طهور باز همان طهارت خود را به دست مى‏آورد؛ آماده مى‏شود تا بازهم با پلیدیها مواجه گردد و آن‏ها را از جسم و جان بشر و عالم بزداید. بنابراین، ماه رمضان فرصت این عروج معنوى است.

همیشه فرصت هست. ماه شعبان و ماه رجب نیز همین‏طور است. ایام دیگر سال هم براى انسان‏هایى که اهل ذکر و توجّهند، همین‏طور است؛ «انّما تنذر من اتّبع الذّکر». پیروى از ذکر یعنى به یاد آوردن و توجّه کردن مایه‏ى نجات جان بشر است. در همه‏ى ایام سال، در همه‏ى شبها، در نیمه‏شبها، با تلاوت قرآن، با تدبّر در قرآن، با خواندن این دعاهاى پرمغز و عمیق و این لحن عاشقانه‏اى که در این دعاها هست بخصوص ادعیه‏ى صحیفه‏ى مبارکه‏ى سجّادیه مى‏شود این تسویه‏ى باطن را به وجود آورد؛ ولى ماه رمضان یک فرصت استثنایى است. لیالى و ایام این ماه، هر ساعت و هر دقیقه‏اش براى انسان بخصوص براى جوانان یک فرصت است.





مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1376/06/02



این رابطه با خدا را همه باید داشته باشند؛ اما شما که مسئول هستید و یکى از مدیریّتهاى بالا در دست شماست شما که مى‏گویم، یعنى ما مسئولان، که من خودم از شما به این کار اولى هستم جزو شایسته‏ترین افرادى هستید که باید این رابطه‏ى ویژه را با خدا داشته باشید. نماز با توجّه و با حضور بخوانید؛ به نوافل اهمیت دهید و سعى کنید که در روز مقدارى قرآن تلاوت کنید. هیچ روزى بر شما نگذرد که مقدارى قرآن و لو ده آیه، پنج آیه با تدبّر تلاوت نکنید. این، به شما نورانیّت مى‏بخشد. انتظار این را نداشته باشیم که اگر امشب نافله خواندیم، فردا مثلًا گشایش مهمّى در کارمان بشود و اثرش ظاهر گردد؛ نه. در دعاهاى ما، نفس رابطه‏ى با خدا، جزو بدیهیّات و محکمات ادعیه‏ى ماست و خداى متعال، متضرّعین الیه را مورد توجه و عنایت خاص قرار مى‏دهد. تضرّع، این خواص را دارد.





مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1375/10/19



آقایان محترم که به شهرهاى مختلف تشریف مى‏برید و با مردم حرف مى‏زنید! به جوانان اقبال کنید؛ حقایق دینى را صریح با مردم در میان بگذارید؛ ارواح و نفوس مردم را تصفیه کنید. مردم احتیاج دارند؛ اهل شنیدن و باور کردن و پذیرفتن هستند. دلها پاک است. آیات کریمه‏ى قرآن و روایات نورانى اهل بیت را با دقّت، با تأمّل، با تدبّر و با بیان شافى و وافى مطرح کنید. آن چیزهایى را که متضمّن نصایح اخلاقى و هدایتهاى فکرى است و به ذهنها نور مى‏افشاند، به این دلها فروبخوانید. آن‏ها را هدایت کنید.





مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نمازجمعه - 1373/11/28



من یک‏وقت مى‏خواستم بحثى قرآنى در این خصوص عرض کنم که فعلًا مجالش نیست. بحث قرآنى مربوط به ماجراى حضرت موسى علیه‏السّلام است که از آن ماجراهاى عبرت‏آمیز و عجیب تاریخ است. در باره‏ى این ماجرا هرچه بگویم تمام نمى‏شود. واقعاً قرآن گنجینه‏ى عظیمى از تجربه‏ى موسوى براى ماست. در این ماجراى عجیب، یکى از نقاط برجسته، خراب و فاسد شدن کسانى از همراهان موسى علیه‏السّلام است که از همراهى او برگشتند. من این‏ها را عرض مى‏کنم تا کسانى که اهل تأمّل در آیات قرآنند، دنبالش بروند.





مربوط به :بیانات در مراسم اختتامیه‌ی مسابقات قرآن‌ - 1373/10/14



برادران عزیز همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم کافى است؟ این‌که در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم کافى است؟ امروز من مى‌گویم، این‌که ما در جلسه‌ى تلاوت قرآن شرکت کنیم کافى است؟ این‌که حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافى است؟ نه. چیز دیگرى لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خود قرآن در موارد متعدد از ما مى‌خواهد که تدبّر کنیم.(1) عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به‌صورت تدبّر، انس پیدا کنیم، همه‌ى خصوصیاتى که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلى فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم. این‌که شما مى‌بینید از اوّل انقلاب تا امروز، مسؤولین و دلسوزان کشور، قرآن را در تلاوت، در حفظ و در تعقیب مراسم مربوط به قرآن مطرح کرده‌اند، براى این است که ما به آن‌جا نزدیک شویم. البته تلاوت قرآن با صداى خوش، کار بسیار خوبى است. روایت دارد که امام سجاد علیه‌السّلام - هم درباره‌ى امام سجاد علیه‌السّلام دارد، هم درباره‌ى امام باقر علیه‌السّلام - وقتى تلاوت مى‌کردند، کسانى که از نزدیک محل تلاوت ایشان مى‌گذشتند، زانوهایشان مى‌لرزید و سست مى‌شد و نمى‌توانستند حرکت کنند. مى‌ایستادند تلاوت قرآن را گوش مى‌کردند و وقتى حظّ خودشان را مى‌بردند، به راهشان ادامه مى‌دادند.(2) تلاوت قرآن با صوت خوش و با آداب که شیوه‌ى خاصى دارد، موسیقى خاصى دارد، روش خاصى دارد، امور لازمى است. اینها انسان را نزدیک مى‌کند؛ اما کافى نیست. اگر بخواهیم تشبیه کنیم، این‌طور مى‌گوییم: قرآن را به صورت بناى معْظمى، داراى سالنها و حجره‌ها و زوایاى گوناگون و اعماق فراوان در نظر بگیرید. این عمارت وسیع و عظیم، سردر و مدخلى دارد. اگر آن مدخل را زیبا ساختیم، مردم براى ورود در آن عمارت، تشویق مى‌شوند. مدخل آن بناى رفیع، همین تلاوتهاى زیبایى است که این‌جا خواندند. کاشیکارى دم در، این تلاوت است. حال وارد شوید.

1 ) سوره مبارکه النساء آیه 82

أفلا یتدبّرون القرآن ۚ ولو کان من عند غیر اللّه لوجدوا فیه اختلافًا کثیرًا

ترجمه :

آیا درباره قرآن نمی‌اندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‌یافتند.



1 ) سوره مبارکه محمد آیه 24

أفلا یتدبّرون القرآن أم علىٰ قلوبٍ أقفالها

ترجمه :

آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!



2 )


الکافی،ثقة الاسلام کلینی ج‏2 ص 615 ؛
الاحتجاج، شیخ طبرسی، ج 2 ، ص 395 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 89 ، ص 194؛



ذکرْت الصّوْت عنْده فقال إنّ علیّ بْن الْحسیْن ع کان یقْرأ فربّما مرّ به الْمارّ فصعق منْ حسْن صوْته و إنّ الْإمام لوْ أظْهر منْ ذلک شیْئاً لما احْتمله النّاس منْ حسْنه قلْت و لمْ یکنْ رسول اللّه ص یصلّی بالنّاس و یرْفع صوْته بالْقرْآن فقال إنّ رسول اللّه ص کان یحمّل النّاس منْ خلْفه ما یطیقون‏

ترجمه :

على بن محمد نوفلى گوید: نزد حضرت أبى الحسن علیه السلام از آواز خواندن یاد کردم فرمود: همانا على بن الحسین علیهما السلام قرآن میخواند و چه بسا کسانى بر آن حضرت میگذشتند و از آواز خوش او مدهوش میشدند، و اگر راستى امام چیزى از آواز خوشش آشکار کند مردم تاب شنیدن آن را ندارند، عرضکردم: مگر نبود که رسول خدا (ص) با مردم نماز (جماعت) میخواند و آوازش را بخواندن بلند میکرد؟ فرمود: رسول خدا (ص) باندازه تحمل و طاقت آنان که پشت سرش بودند آوازش را بلند میکرد.






مربوط به :بیانات در مراسم اختتامیه‌ی مسابقات قرآن‌ - 1373/10/14

عنوان فیش : تدبر در قرآن

کلیدواژه(ها) : تدبر در قرآن

نوع(ها) : جستار



متن فیش :

عزیزان من! قرآن نور است و حقیقتاً دل و روح را روشن مى‏کند. اگر با قرآن انس پیدا کنید، مى‏بینید که دل و جان شما نورانى مى‏شود. به برکت قرآن بسیارى از ظلمات و ابهامها از قلب و روح انسان زدوده مى‏شود. آیا این بهتر نیست؟ «یخرجهم من الظّلمات الى النّور». به‏وسیله‏ى قرآن است که خداى متعال مى‏فرماید: «الله ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور». به برکت قرآن است که انسان از ظلمات اوهام، اشتباهات، خطاها و غلطها، به نور هدایت راه پیدا مى‏کند. قرآن، کتاب معرفت است. ما در زمینه‏ى زندگى، در زمینه‏ى آینده، در زمینه‏ى تکلیف کنونى، در زمینه‏ى هدف از بودن و در بسیارى از زمینه‏هاى دیگر، خیلى از مسائل را نمى‏دانیم. بشر مشحون به جهالت‏هاست و قرآن براى انسان معرفت مى‏آورد.

قرآن کتاب نور، کتاب معرفت، کتاب نجات، کتاب سلامت، کتاب رشد و تعالى و کتاب قرب به خداست. ما این خصوصیات را چه وقت از قرآن به دست مى‏آوریم؛ برادران عزیز؟ همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم کافى است؟ اینکه در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم کافى است؟ امروز من مى‏گویم، اینکه ما در جلسه‏ى تلاوت قرآن شرکت کنیم کافى است؟ اینکه حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافى است؟ نه. چیز دیگرى لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خود قرآن در موارد متعدد از ما مى‏خواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به صورت تدبّر، انس پیدا کنیم، همه‏ى خصوصیاتى که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلى فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم.





مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1372/02/28



در پایان، به حجّاج عزیز، توصیه مى‏کنم از فرصت حجّ، حد اکثر استفاده را براى کسب آشنایى با برادران مسلمان خود بکنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست آورند، تجربه‏ها، آرزوها، دستاوردها و تواناییها را باهم مبادله کنند و حجّ خود را به حجّ مورد نظر اسلام هرچه نزدیک‏تر سازند. به برادران و خواهران عزیز ایرانى نیز توصیه مى‏کنم که با زبان و عمل، مبلّغان و پیام‏رسانان انقلاب پرشکوه و کشور بزرگ و ملّت قهرمان خود، به برادران کشورهاى دیگر باشند. جوار کوتاه مدت خانه‏ى خدا و حرم پیامبر اعظم (صلّى الله علیه و آله و سلّم) و مواقف باارزش حجّ و سرزمین پرخاطره‏ى حجاز را، براى زنده کردن دل با یاد خدا و تحکیم پیوند معنوى خود با رسول اللّه (صلّى الله علیه و آله) و عترت طیّبه‏ى آن بزرگوار (علیهم‏السّلام) و بخصوص توجّه و توسّل به حضرت ولى‏اللّه الاعظم که بى‏شک فیض حضور مقدّسش در مراسم حج شامل دلهاى با معرفت است، و انس با قرآن و تدبّر در آیات بیّنات آن و دعا و تضرّع و توسّل که مایه‏ى تقرّب به خدا است، مغتنم بشمرند و از آن بهره ببرند و براى رفع گرفتاریهاى مسلمین و قوّت و عزّت روزافزون اسلام و جمهورى اسلامى دعا کنند و علوّ درجات روح مطهّر امام راحل و ارواح طیّبه‏ى شهداى اسلام را از خداوند مسئلت نمایند.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلاى حوزه‌ى علمیه‌ى قم - 1370/11/30



حوزه‏ى علمیه، یک دستگاه تولیدى و یک کارخانه‏ى عظیم انسانى است؛ باید دائم تولید کند؛ باید کتاب تولید کند؛ آدم و عالم تولید کند؛ متدین تولید کند؛ فکر تولید کند و حرف تازه‏اى بزند. حرف تازه که تمام نشده است. بزرگان ما مى‏گویند که هر وقت به قرآن مراجعه مى‏کنیم و در آن تدبر مى‏کنیم، حرفى مى‏یابیم که قبلًا نیافته بودیم؛ خیلى خوب، این حرف تازه است. بعضیها نگویند که هرچه حرف تازه است، در دین است؛ دیگر چه حرف تازه‏اى مى‏خواهید. بله، ما همان دین را درست نشناختیم! باید حرفهاى تازه‏ى دین را در بیاوریم؛ «یک‏عمر مى‏توان سخن از زلف یار گفت». این‏طور نیست که همه‏ى حرفهاى دین همین چهار تا حرفى است که من و شما در منبرها یا در کتابهاى علمى و تبلیغى و رساله‏مان بیان کرده‏ایم؛ نخیر، بیش از این‏هاست؛ شما جلو بروید، خدا به شما حرف جدید خواهد داد.





مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن - 1370/11/17



عزیزان من! قراء قرآن! جوانان پاک‏دل انقلابى ما! این رابطه را روز به روز با قرآن بیشتر کنید؛ در خانواده‏ها عطر قرآن را در فضا منتشر کنید؛ قرآن را بخوانید و بخوانید؛ در قرآن تدبر کنید. دشمن نمى‏خواهد مسلمانان آیات قرآن را مثل علم در دست بگیرند؛ چون قرآن تکلیفها را معین کرده است؛ تکلیف مسلمانان را، تکلیف جهاد را، تکلیف زندگى اسلامى و مرگ اسلامى را.

ما باید رابطه‏مان را با قرآن روز به روز مستحکم‏تر کنیم. در خانه‏ها قرآن بخوانید. حتّى در هنگام بیکارى، چنانچه مختصر فراغتى پیدا مى‏کنید، خودتان را به قرآن وصل کنید. هر روز مقدارى قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید. این روشهاى تجویدى را فرابگیرید. از این معلمان و اساتیدى که عمدتاً از کشور مصر آمده‏اند، هرچه ممکن است، استفاده کنید. این استاد «ابو العینین شعیشع» که یک پیر قرآن است، بنده از سى سال پیش شاید هم بیشتر با صدا و نوارهاى ایشان آشنا هستم؛ این‏ها عمرشان را با قرآن گذرانده‏اند؛ این‏ها کسانى هستند که در این رشته‏ى قرائت و تلاوت قرآن کار کرده‏اند؛ خوب هم کار کرده‏اند؛ حایز مراتب خوب هم شده‏اند. آنچه را که این اساتید قرآن دارند، از آن‏ها فرابگیرند. البته قرآن یک دریاى عمیق و یک بحر واسع است و نهایتى ندارد؛ هرچه پیش بروید چه در سطح قرآن، چه در اعماق آن همچنان امکان سیر و پیشرفت و حرکت وجود دارد.





مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23



دعا کنید، نافله بخوانید، توجه پیدا کنید، متذکر باشید؛ در شبانه‏روز، یک ساعت را براى خودتان و خداى خودتان قرار بدهید؛ از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید؛ با خدا و با اولیاى خدا و با ولىّ‏عصر (عجّل الله تعالى فرجه و ارواحنا فداه) مأنوس بشوید؛ با قرآن مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید.

من بیشتر از شما محتاجم که کسى این حرفها را به من بزند. بنده هم بایستى مورد همین موعظه‏ها قرار بگیرم؛ همه‏مان محتاجیم. این‏طورى مى‏توان این بار سنگین و این امانت استثنایى الهى را که در طول این چندین قرن بعد از صدر اسلام، خداى متعال آن را بر دوش احدى نگذاشت که بر دوش شما گذاشت، به سرمنزل رساند؛ و الّا روسیاهى دنیا و آخرت است.





مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1370/01/16



امروز به مناسبت روز نوزدهم ماه مبارک رمضان، در خطبه‏ى اول چند جمله‏اى در باره‏ى امیر المؤمنین على بن ابى طالب (علیه‏السّلام) عرض خواهم کرد؛ لیکن قبلًا به مناسبت اینکه ماه رمضان در شرف دهه‏ى سوم و رو به اتمام است، در جهت قدردانى از روزها و شبهاى ذى‏قیمت و بابرکت این ماه تذکراتى بدهم.

این ماه، ماه روزه است؛ ماه نزول قرآن و انس با قرآن است؛ ماه عبادت و دعا و مناجات است که دعا مغز و روح عبادت است ماه استغفار و توبه و بازگشت از راههاى ناپسند نزد خداى متعال و رعایت تقواى الهى است؛ ماه جهاد است که در این ماه مبارک، غزوه‏ى بدر در سال دوم هجرت، و فتح مکه در سال هشتم هجرت، و شروع غزوه‏ى حنین در همان سال اتفاق افتاده است ماه جهاد با نفس و جهاد با شیطان و جهاد با دشمنان خداست؛ ماه آمادگى و ماه ذخیره‏ى تقواست؛ ماه صله‏ى رحم، صدق و برّ با برادران دینى، آشنایى با معارف، آشنایى و تدبر در قرآن، و خلاصه ذخیره کردن سرمایه‏ى حرکت الهى در طول یک سال است. امید است که روزهاى گذشته را با عمل بر وفق مقتضیات این ماه گذرانده باشیم و روزهاى آینده را بیشتر قدر بدانیم و در کار نفس خود، در معامله‏ى با احکام الهى، در برخورد با مردم، در تدبر و ارتباط با قرآن، و در تصمیم و عزم بر مجاهدت با نفس، یک تصمیم جدى و یک اقدام قاطع انجام بدهیم.

من به عمل کردن به این توصیه‏ها، از شما محتاج‏ترم. این توصیه‏ها، توصیه‏هاى بزرگان دین و امیر المؤمنین صاحب امروز است. این روزها را مغتنم بشمارید و رابطه‏تان را با خدا مستحکم کنید. در سایه‏ى این ارتباط قوى، به سمت حل مشکلات دینى و دنیوى حرکت خواهیم کرد و إن شاء اللّه به آن نایل خواهیم شد.





مربوط به :پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره) - 1369/03/10



ما هنوز تا یک جامعه‏ى کاملًا اسلامى که نیک‏بختى دنیا و آخرت مردم را به‏طور کامل تأمین کند و تباهى و کج‏روى و ظلم و انحطاط را ریشه‏کن سازد، فاصله‏ى زیادى داریم. این فاصله، باید با همت مردم و تلاش مسئولان طى شود و پیمودن آن، با همگانى شدن امر به معروف و نهى از منکر آسان گردد. مساجد به عنوان پایگاههاى معنویت و تزکیه و هدایت، روز به روز گرم‏تر و پررونق‏تر شود و نشان ایمان و عمل و اخلاق اسلامى، در گوشه و کنار جامعه، از جمله در مراکز دولتى و ادارات و دانشگاهها، همه را به پیروى از تعالیم نورانى قرآن تشویق نماید. کتاب خدا در میان مردم حضور واقعى بیابد و آموختن و تدبر و تعمق در آن، براى همه بخصوص جوانان و نوجوانان، امرى رایج و دایر گردد. در این مورد، مسئولیت علما و آگاهان و نویسندگان و گویندگان و رسانه‏هاى عمومى، بسى مهم و خطیر است.





مربوط به :خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران - 1369/01/10



انس با قرآن، معرفت اسلامى را در ذهن ما قوى‏تر و عمیق‏تر مى‏کند. بدبختى جوامع اسلامى، به خاطر دورى از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانى از مسلمانان که معانى قرآن را نمى‏فهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتّى کسانى هم که زبان قرآن، زبان آن‏هاست و آن را مى‏فهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنى آشنا نمى‏شوند و انس نمى‏گیرند. مى‏بینید که آیه‏ى «لن یجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلا» یعنى خداوند مؤمنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است در کشورهاى عربى و به وسیله‏ى مردم عرب زبان در دنیا خوانده مى‏شود، اما به آن عمل نمى‏گردد. در آیات قرآن، توجه و تنبه و تدبر نیست؛ لذا کشورهاى اسلامى عقب مانده‏اند.

انس با قرآن، یعنى قرآن را خواندن و باز خواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنى تدبر کردن و آن‏ها را فهمیدن. فارسى‏زبانها مى‏توانند از ترجمه‏ى قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنى را به طور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آن‏ها فکر و تأمل کنند.

اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قوى‏تر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنى است که توانست در روزگارى، انسان‏هایى را تربیت کند که با دنیاى کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیاى مدرن مظلم جاهلیت جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روز به روز به قرآن و حقایق قرآنى نزدیک‏تر بشوند.





مربوط به :پیام به گردهمایی توجیهی دبیران قرآن اول دبیرستان - 1368/07/20



انّ هذا القرآن یهدی للّتى هی اقوم و یبشّر المؤمنین

با تشکر از برادران عزیزى که این مجمع را فراهم آورده و گامى در جهت ترویج قرآن پیشتر رفته‏اند، عرض مى‏کنم که این دوران، دوران قرآن است؛ زیرا پس از تجربه‏هاى ناموفق بشر در قرنهاى بیدارى و شکوفایى وجهش، یعنى پس از آنکه بشر نتوانسته است نظام زندگى انسانى و تسلابخشى متناسب با رشد طوفانى و شگفت‏آور علم براى خود پدید آورد، اکنون راه‏ها بتدریج به طریقه‏ى توحید و راه دین مى‏گراید و انسان که به پختگى نزدیک شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانه‏ى آغاز شکوفایى علم به فراموشى سپرده، دوباره باز مى‏جوید و این در همان دورانى است که دین در نقطه‏یى از جهان به حاکمیت رسیده و با انقلابى عظیم و استثنایى، زمام زندگى میلیونها انسان را به دست گرفته است.

پس، امروز فرصتى تاریخى و استثنایى است؛ براى اینکه قرآن در هدایت فکر و عمل انسانها، قدرت و چیره‏گى خود را نشان دهد. اما این متوقف است بر اینکه ما خود، به چشمه‏ى جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر کنیم، آن را محور بحث و فحص سازیم و در اعماق آن غور کنیم. واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعه‏ى ما، یک امر عمومى نشده است. همه به قرآن عشق مى‏ورزند و احترام مى‏کنند؛ اما عده‏ى کمى همواره آن را تلاوت و عده‏ى کمترى در آن تدبر مى‏کنند.

براى رفع این نقیصه که کارى ممکن و روان است، در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه‏ى قرآن آشنا کرد و از شربت گوارا و حیات‏بخش قرآن، به ذایقه‏ى آنان چیزى چشانید ... و این، همان کارى است که شما اینک آغازکننده‏ى آن خواهید شد.

شما را به ادامه‏ى این راه و تقویت و پیگیرى روز به روز آن، دعوت و توصیه مى‏کنم و از خدا براى شما توفیق و هدایت و کمک مى‏طلبم.




  • گروه خبری :
  • کد خبر : 109618
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم