- 1398/04/05 - 08:41
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- /ZngB
چه عواملی واقعه خونین هفتم تیر 60 را رقم زد؟/ "بهشتی مثل یک ملت بود برای ملت ما"
در هفتم تیر ماه 1360 یکبار دیگر ددمنشان جهانخوار بر قامت استوار مردان خدا از پشت خنجر کوفتند و به گمان خود کوشیدند که میدان را تهی کنند و قامت استوار ملتی را که چنین بپا خاسته است در هم شکنند؛ اما هر قطره خونی که چکید، گواه پایدار جنایت جهانخواران شد و هر مردی که در خون غلطید هزار مرد را استوارتر و مصممتر راهی میدان کرد.
در هفتم تیر ماه 1360 یکبار دیگر ددمنشان جهانخوار بر قامت استوار مردان خدا از پشت خنجر کوفتند و به گمان خود کوشیدند که میدان را تهی کنند و قامت استوار ملتی را که چنین بپا خاسته است در هم شکنند؛ اما هر قطره خونی که چکید، گواه پایدار جنایت جهانخواران شد و هر مردی که در خون غلطید هزار مرد را استوارتر و مصممتر راهی میدان کرد.
انقلاب نوپای اسلامی در سال 1360 یعنی حدود 3 سال بعد از پیروزی بر رژیم ستمشاهی، رویدادهای مهمی به خود دید، فرار خفت بار رجوی و بنیصدر، ترور نافرجام آیتالله خامنهای، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار نخست وزیری، درگیریهای خیابانی مسلحانه و لطمات جنگ ناجوانمردانه که بر ملت وارد می شد، همه وقایعی بودند که مقاومت ملت ایران را به رخ جهانیان میکشید.
انفجار تروریستی 7 تیر ماه 1360 از بزرگترین انفجارهای تروریستی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که طی آن آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی و 72 تن از مسئولان نظام که عمدتا از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند ترور شده و به شهادت رسیدند.
**عزل بنی صدر و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
در روز سهشنبه 30 /3 /1360 طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با 177 رای موافق، 12 رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر از مقام ریاست جمهوری را صادر کردند.
سازمان مجاهدین خلق(گروهک تروریستی منافقین) پس از این وقایع اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسئولین شاخص نظام را در بر گرفت.
در جریان حادثه انفجار مسجد ابوذر که روز قبل از فاجعه هفتم تیر به وقوع پیوست، آیت الله خامنهای از ناحیه کتف راست مصدوم شدند و رگها و اعصاب دست راست ایشان نیز قطع شد.
یک روز پس از سوء قصد به جان آیتالله خامنهای در ششم تیر ماه 1360، در ساعت 20 و 30 دقیقه شامگاه روز یکشنبه هفتم تیر ماه 1360، جلسهای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران برگزار شد و بر اثر انفجار بمب نیرومندی در سالن اجتماعات دفتر این حزب، آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور به همراه 72 تن از شخصیتهای سیاسی و مذهبی(وزیر، معاون وزیر، نماینده مجلس)کشور به شهادت رسیدند.
در روز واقعه، شهید بهشتی در اجلاس دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی همراه با جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات دولتی از جمله معاونین وازرتخانهها در حال تبادل نظر با یکدیگر در زمینه مشکلات کشور بودند.
حادثه هفتم تیر ، 6 روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری و یک ماه قبل از فرار وی و مسعود رجوی سرکرده سازمان مجاهدین خلق به فرانسه صورت گرفت، سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
وی روز ششم تیر نیز مجدداً به بعضی متهمین دستگیر شده سازمان تأکید کرده بود که فردا یعنی روز 7 تیر 1360، کار نظام اسلامی تمام است.
در جلسه روز هفتم تیر پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید و اعلام برنامه، شهید آیتالله بهشتی آغاز سخن کرد؛ بحث روز درباره تورم بود اما عدهای از حاضران مجلس خواسته بودند که راجع به انتخابات ریاست جمهوری نیز بحث شود.
شهید بهشتی نیز در این زمینه سخنانی ایراد کرد که براساس نوار ضبط شده از اظهارات این شهید بزرگوار، آخرین جملات وی در لحظات قبل از انفجار چنین بود:
"ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برایمان مهره سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند."
**عامل انفجار چه کسی بود؟
عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام "محمدرضا کلاهی" دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا عضو کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. وی در حزب به عنوان مسئول دعوتها برای کنفرانسها و میزگردها و جلسات فعالیت داشت ضمن این که عهده دار مسئولیت حفاظت حزب نیز بود.
در روز واقعه، وی بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهار راه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی و نهایتاً از طریق مرزهای غربی کشور به عراق گریخت. وی در عراق با یکی از اعضای سازمان منافقین ازدواج کرد. اما در 1370 در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در 1372 از سازمان جدا شد و در 1373 از عراق به آلمان گریخت.
**دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب در مورد شهید بهشتی
حضرت آیتالله خامنهای، "مقام معظم رهبری" در مورد حادثه هفتم تیر سال 1360 گفتند: "یک جمله درباره حادثه هفتم تیر عرض کنیم و آن این است که شاید از همه ابعاد متعددی که این حادثه داشت، این بعد جالبتر باشد که این حادثه، نشان داد که ضربههای سهمگینی از این قبیل هم حتّی نمیتواند به استحکام بنای جمهوری اسلامی که به ایمان و حضور مردم تکیه کرده است، خللی وارد کند. این حادثه، حادثه کوچکی نبود. چنین حادثهای در هر نقطه دنیا کافی است برای فرو ریختن یک نظام. این همه اشخاص مؤثر، مهم، خوش فکرو مبارز به دست جنایت کار تروریست ها در یک لحظه از بین بروند و نظام آن را تحمل کند و از آن، وسیلهای برای استحکام هر چه بیش تر خود به وجود بیاورد. این چیز شگفت آوری بود. این برکت حضور و ایمان مردم، به برکت استحکام ساخت درونی نظام اسلامی بود و به فضل پروردگار، همیشه همین طور خواهد بود."
گرچه نام معمار دستگاه قضایی کشور با واژه مظلومیت پیوندی ناگسستنی دارد، اما این راست قامت جاودانه تاریخ و این ملت برای ملت ما، همان مردی است که خار چشم دشمنان شد و در نهایت، مظلومانه از این زمین خاکی جدا شد.
وی در سفر به آسمانها، کولهباری از اندیشههای ناب و قلبی که هر لحظه برای خدمت به مردم میتپید را با خود به همراه برد و اکنون آثار ارزشمند این شهید گرانقدر است که میتواند چراغ راهی باشد برای هر یک از ما در مسیر رسیدن به اعتلا و پیشرفت...
وی که خود را « شیفتگان خدمت نه تشنگان قدرت » معرفی کرده است، جان خود را نیز در همین راه خالصانه اهدا کرد تا بدانیم که لذت خدمت را حتی با شیرینی قدرت نمی توان درک کرد و اینجاست که باید با خدمت صادقانه، حلاوت زندگی را به معنا نشست.