امروز : 30 مهر 1403
  • 1394/09/30 - 10:28
  • 50
  • زمان مطالعه : 9 دقیقه
  • /Zx9B

بیعتى تا همیشه

یوم اللّه نهم ربیع الاول، سال روز آغاز امامت قائم آل محمد، خاتم الاوصیاء،بقیة اللّه الاعظم (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) و روز تجدید میثاق با آنامام همام و اهداف و آرمان های بلند اوست.



(و اوفوا بعهد اللّه اذا عاهدتم)

«السلام علیک یا میثاق اللّه الذی اخذه و وکّده»

«من مستودع العهد المأ خوذ علی العباد»

«اللهم انّی اجدّد له فی صبیحة یومی هذا و ما عشت من ایّامی عهداً و عقداً و بیعةً له فی عنقی لا احول عنها و لا ازول ابداً


 



 یوم اللّه نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت قائم آل محمد، خاتم الاوصیاء،بقیة اللّه الاعظم (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) و روز تجدید میثاق با آنامام همام و اهداف و آرمان های بلند اوست.

روزی که در امتداد غدیر و بلکه خود غدیری دیگر است.

 

باید در این روز با امام زمان(عج) خود، تجدید پیمان کرده و بر مفاد عهد و میثاق خود - که به آن ها در روایات و دعاها به ویژه دعای عهد اشاره شده - مروری دوباره داشته باشیم و به بازشناسی و بازخوانی حقوق و تعهداتی که نسبت به آن امام نور و گنجینه عهد الهی و امید همه مستضعفان عالم بر عهده داریم، بپردازیم که به فرموده صادق آل محمد(ع)،این عهد خدای عزوجل با ما است؛

 

حضرت در پاسخ یکی از یارانش در تفسیر آیه «لایملکون الشفاعة الاّ من اتخذ عندالرحمن عهداً» می فرماید:

من دان بولایة امیرالمؤمنین والائمة من بعده فهوالعهد عنداللّه.

همانا عهد در نزد خداوند، پذیرش ولایت امیرالمؤ منین[ع] و امامان بعد از اوست.

 

در روایتی دیگر چنین می فرماید:

نحن عهداللّه فمن وفی بعهدنا فقد وفی بعهداللّه و من خفرها فقد خفر ذمة اللّه و عهده.

ماهمان پیمان و عهد خداییم، هر کس به عهد ما وفا کند، به عهد الهی وفا کردهاست و هر کس با ما پیمان بشکند، با خداوند پیمان شکسته است.

 

امام زمان(ع) نیز خود را چنین معرفی می کند:

من مستودع العهد المأ خوذ علی العباد.

از گنجینه و جایگاه پیمانی که [از جانب خداوند] بر عهده بندگان نهاده شده است.

دراین جا به برخی عهدها و پیمان های خود نسبت به امام زمان(عج)، هم چنین بهزمینه ها و ریشه های آن (معرفت و محبت) و جایگاه و پی آمدهای آن (تبعیت واطاعت) اشاره ای کوتاه خواهیم داشت و به ترتیب از معرفت، محبت، ولایت، عهدو اطاعت، گفت وگو خواهیم کرد، شاید بتوانیم با استعانت از ذات ربوبی بهانجام آن ها موفق شویم.

 







1. معرفت امام

 

شناختامام، درک اضطرار به او و آگاهی به حق ولایت اوست؛ «عارفاً بحقه». زیراامام از ما به ما و مصالحمان آگاه تر و نسبت به ما از ما مهربان تر است؛چرا که آگاهی او شهودی و وجودی است و محبت او غریزی و محدود نیست، بلکهربوبی و محیط است. امام از همه کشش های نفسانی آزاد است. او به راه هایآسمان آگاه تر ازراه های زمین است. تلفیق این آگاهی و آزادی می شود عصمت وهمین زیربنا و رمز پذیرش ولایت و سرپرستی آن ها و تسلیم در برابر آن هاست:

انّما کلّف الناس ثلاثة: معرفة الائمّة والتسلیم لهم فیما ورد علیهم والردّ الیهم فیما اختلفوا فیه.

مردم به سه تکلیف مکلفند: معرفت امامان، تسلیم در برابر ایشان و واگذاری امور به ایشان در اموری که اختلاف پیش می آید.»

 

ناآگاهی از حق ولایت امام و جهل در تشخیص و مصداق این چنین امامی آثار زیانباری همچون چشم پوشی از همه دستاوردهای وحی، مرگ جاهلی، گمراهی و هلاکت و... رادر پی دارد:

من شکّ فی اربعة فقد کفر بجمیع ما انزل اللّه عزوجلّ، احدها معرفة الامام فی کلّ زمان و اوان بشخصه ونعته.

کسیکه در چهار چیز شک کند، به همه آن چه که خداوند آن را نازل فرموده کافرشده است؛ یکی از آن ها شناختن امام در هر عصر و زمان است که شخص امام رابا صفاتی که داراست بشناسد.

 



2. محبت

 

محبت،ادامه معرفت است. با درک اضطرار به امام و آگاهی از حق ولایت او، محبت امام در دل می نشیند و عشق به او که عشق به همه خوبی ها و زیبایی هاست درقلب آدمی ریشه می گستراند.

 

بدون این معرفت، عشق را دوامی نیست. آن محبّتی که اجر رسالت است چنین عشقی است؛ «قل لااسئلکم علیه اجراً الاّ المودّة فی القربی.»

آنچه که می تواند بر این محبت بیافزاید، درک این نکته است که این محبت یکطرفه نیست، بلکه دو سویه و طرفینی است. این گونه نیست که فقط من امام رادوست داشته باشم، بلکه او هم به من محبت دارد و حتی از من به من مهربان تراست؛ چون همان طور که اشاره شد، علاقه من به خودم غریزی است، ولی علاقهامام به من غریزی و محدود نیست که ربوبی و محیط است و بر اساس سعه وجودیاو و برخاسته از معرفت شهودی و وجودی اوست. همین است که امام صادق(ع) میفرماید: «واللّه! لانا ارحم بکم منکم بانفسکم...؛به خدا سوگند! که من نسبتبه شما از خود شما مهربان ترم».

 


 





3. ولایت

 

بامعرفت و محبت امام به ولایت و سرپرستی او می رسیم. ولایت نه به معنای محبتکه به معنای سرپرستی و تولیت در امور و امامت و پیشوایی است؛ یعنیسرپرستی و حاکمیت امام بر فرد و جامعه؛ بر فکر و احساس و عمل فرد و خانه ومدرسه و جای جای زندگی و متن جامعه.

 

این ولایت است که رکن رکین،اساس دین، کلید و گشایش گر و راهنمای همه ابعاد دین است و آن قدر که به آن، دعوت و سفارش شده به هیچ یک از دیگر ابعاد و ارکان دین دعوت نشده است؛«بنی الاسلام علی خمسة اشیاء: علی الصلوة والزکاة والحج والصوم والولایة،و لم یناد بشیءٍ کما نودی بالولایة».«...الولایة افضل لانها مفتاحهنوالوالی هو الدلیل علیهن.»

این ولایت است که تنها در مالک ها و سلمان ها و مقدادها یافت می شود و در معاویه ها و احمد حنبل ها و جرج جرداق ها نشانی از آن نیست.

 

این ولایت است که تحمل آن سخت و سختی آفرین است و بدون عشق و ایمانی مبتلا وبلاکش و یا شهود و آگاهی و تا آخر خط را دیدن، کسی را یارای به دوش کشیدنآن نیست که، «انّ امرنا صعب مستصعب لایحمله (یحتمله) الا ملک مقرّب، اونبیّ مرسل، او عبد مؤ من امتحن اللّه قلبه للایمان».

 

باید تنها ولایت و سرپرستی او را پذیرفت و از او خط گرفت.





4. عهد

 

معرفت امام و محبت و ولایت او، زمینه ساز عهد و پیمان و بیعت با امام می شود؛زیرا عشق و ولایت بدون عهده داری و مسئولیت پذیری، هوسی بیش نیست «که عشقآسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها».

 

عهد، التزام خاص و نوعیتعهدپذیری در مقابل شخص یا کاری است. باید خود را به وظایفی که نسبت به امام داریم ملتزم سازیم و با او برای انجام خواسته ها و آرمان هایش عهدببندیم (عهداً و آن عهد را با اسباب و وسایلی محکم کنیم (عقداً) و درنهایت با او بیعت کرده و دست در دست او نهاده و دل و سر به او بسپاریم(بیعةً).

عهد و عقد و بیعت سه مرتبه از یک حقیقتند که در شدت و ضعفبا یکدیگر تفاوت دارند. باید با بازخوانی و تجدید عهد در هر پگاه و بیعتیتا همیشه، هم اراده و انگیزه خود را قوی کرد و افزایش داد و هم از غفلتها و سستی ها جدا شد و فاصله گرفت.

 



- دعوت به آن حضرت و تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار با بیان و قلم و هنر:



باتوجه به اهمیت مهدویت و روایات فراوانی که در این باره داریم و نیز روایات«احیای امر»،52 ضرورت تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت کاملاً آشکار است.

روشناست که در انجام این پیمان، وظیفه سنگینی بر دوش افراد و دولت و نهادهابه ویژه حوزه ها، دانشگاه ها، مطبوعات، هنرمندان و صدا و سیماست.

 







- دوری از گناهان و آراستگی به اخلاق نیکو



- بذل جان و مال و هر آن چه که داریم در راه امام



- انتظار



انتظار،آماده باش و تحصیل آمادگی های لازم برای رسیدن به اهداف و خواسته های موردنظر است. انتظار، تنها یک حالت روحی نیست، بلکه با توجه به روایاتی که آنرا «افضل الاعمال» و یا «احب الاعمال» می داند، یک حالت روحی جریانیافته و شکل گرفته ای است که از معرفت برخاسته و به اقدام و عمل می انجامدکه بدون این جزء اخیر حقیقت آن تحقق نمی یابد. همین است که می گوییم:انتظار آمادگی آدمی در سه بعد شناخت، عاطفه و رفتار و تحوّلی در سهحوزه وجودی او: بینش و گرایش و عمل است.

 

- اقتدا



- زمینه سازی برای ظهور



- یاری و دفاع و... از حضرت



- پیروی از ولی فقیه



 

5. اطاعت

   

بامعرفت و محبت و ولایت امام، به عهد و پیمان با او و آن گاه تبعیت و اطاعتاو می رسیم. عهد و اطاعت، تجلی و نمود عشق و محبت است. هر چه عاشق تر،متعهدتر و مطیع تر «ان کنتم تحبون اللّه فاتبعونی...

امام باقر(ع) به جابر می فرماید:

واللّه لاتنال ولایتنا الاّ بالعمل.

به خدا قسم! تنها با عمل است که می توان به ولایت ما رسید.

 

اطاعت امام؛ یعنی بر سرقرارها ایستادن و به عهد و پیمان هاعمل کردن؛ یعنی بازخوانی و مرور مستمر و همیشگی میثاق ها و گردن کشیدن ومراقبت مدام بر انجام آن ها.

اطاعت امام؛ یعنی خود را وقف امام وخواسته های او کردن «رحم اللّه عبداً حبس نفسه علینا»، و همیشه و همه جا، یاور و مدافع حریم ولایت بودن و در جهت تحقق خواست ها و آرمان های اوکه همان خواسته های خداست، گام برداشتن.

اطاعت امام؛ یعنی زمینه ظهور او را فراهم ساختن «من انتظر امراً تهیّأ له»، «فیوطئون للمهدی سلطانه».

اطاعت امام؛ یعنی بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری در جامعه و نهادینه کردن آن.

اطاعت امام؛ یعنی تلاش در جهت اصلاح خود و جامعه.

اطاعت امام؛ یعنی حاکمیت ولایت معصوم در فکر و اندیشه، عاطفه و احساس، اقدام و عمل.

اطاعت امام؛ یعنی جلوه خواست امام در جای جای زندگی از خانه و مدرسه گرفته تا کوچه و بازار.

اطاعتامام؛ یعنی برنامه ریزی راهبردی نظام در جهت انتظار و اهداف امام و قرارگرفتن همه نهادها در همین راستا از حوزه و دانشگاه گرفته تا آموزش و پرورشو ارشاد و سازمان تبلیغات و صدا و سیما و... .

 

اطاعت امام؛ یعنی بسیج همه امکانات و به کارگیری تمام توان جامعه برای ایجاد شور و رغبتاجتماعی به ظهور و دولت کریمه و زمینه سازی آن؛ «اللهم انّا نرغب الیک فیدولة کریمة تعزّبها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنافیها من الدّعاة الی طاعتک والقادة الی سبیلک و ترزقنا بها کرامة الدنیاوالاخرة... اللهمّ انّا نشکو الیک فقد نبیّنا - صلواتک علیه و آله - وغیبة ولیّنا و کثرة عدوّنا و قلّة عددنا و شدّة الفتن بنا و تظاهر الزمانعلینا».

 

 



  • گروه خبری :
  • کد خبر : 109985
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم