امروز : 27 مهر 1403
  • 1403/02/02 - 13:11
  • 67
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه
  • /ZxMR

تفسیر خطبه 159 نهج البلاغه

حجت الاسلام الماسی مروز1403/2/2بعد از نماز جماعت ظهر وعصر به ادامه تفسیرخطبه 159نهج البلاغه پرداختند.

و لقدْ أحْسنْت جوارکمْ و أحطْت بجهْدی منْ ورائکمْ و أعْتقْتکمْ منْ ربق الذّلّ و حلق الضّیْم، شکْراً منّی للْبرّ الْقلیل، و إطْراقاً عمّا أدْرکه الْبصر و شهده الْبدن من الْمنْکر الْکثیر.

برایتان همنشین و معاشرى نیکو بودم. تا یارایم بود، کوشیدم که از پشت سر نگهبانتان شوم و از بندهاى خوارى آزادتان کردم و از چنبر ستم رهانیدم و این براى سپاسگزارى از آن اندک نیکى بود که از شما دیدم و چشم پوشى از آن همه زشتى که مرتکب شدید، که چشم دید و تن تحمل نمود.

حجت الاسلام الماسی در تفسیر عبارات فوق اینگونه ادامه دادند:این خطبه از خطبه هاى امام علیه السلام است که در آن از حسن رفتار خود با مردمى که تحت حکومت او مى زیستند، سخن مى گوید.

ایشان اضافه کردند:
امام علیه السلام در این خطبه به نکته ظریفى اشاره مى کند و مى فرماید: در برابر خوش رفتارى هاى کم و بدرفتارى هاى بسیار شما، من تا آن جا که میسر بود، درباره شما نیکى کردم؛ از ظلم و ذلت رهایى تان بخشیدم و در برابر دشمنان درونى و برونى از شما پاسدارى نمودم.
امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه به گوشه اى از خدماتش به مسلمین و کسانى که تحت حکومت او مى زیستند اشاره مى کند و آن را در چهار جمله بیان مى دارد و مى فرماید: «به یقین، وظیفه حسن جوار را درمورد شما به کار بستم» (و لقدْ أحْسنْت جوارکمْ).
منظور از حسن جوار این است که انسان، در برابر معاشران و دوستان همزیستى مسالمت آمیز و توأم با ادب و احترام و خوش رفتارى و تحمل ناملایمات داشته باشد; به گونه اى که از حضور او در جمعشان احساس آرامش و خوشوقتى کنند.

حجت الاسلام الماسی در ادامه سخنان خود به بررسی وضعیت جامعه اسلامی در زمان خلفای قبلی پرداختند و گفتند: دوران حکومت عثمان که با نهایت خشونت با مردم رفتار مى کردند; حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمار یاسر و عبدالله بن مسعود رحم نکردند و همان گونه که مى دانیم ابوذر را با خشونت زیاد به منطقه بسیار بد آب و هواى ربذه تبعید کردند و در آن جا از دنیا رفت و اطرافیان خلیفه یا خود او عماریاسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند که به فتق مبتلا شد و یکى از دنده هایش شکست و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نیز چنان بر زمین کوبیدند که بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همین امر باعث مرگ او شد.
اگر امام(علیه السلام) حتى برادرش عقیل را با دیگران در سهم بیت المال کاملا یکسان مى شمرد، اطرافیان عثمان، چنان بر اموال بیت المال چنگ انداخته بودند که مردم، عراق را بستان قریش و بنى امیّه مى نامیدند.(1)
ایشان ادامه داد:حضرت علی ع در دوّمین خدمت خود به مردم مى فرماید: «من در پشت سر نیز به پاسدارى از شما پرداختم» (و أحطْت بجهْدی منْ ورائکمْ).
اشاره به این که شما را در مسیر اطاعت و بندگى خدا از وسوسه هاى شیاطین جن و انس حفظ کردم و در برابر گزند دشمن از شما نگهدارى نمودم.
و در سوّمین و چهارمین خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجیرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرماید: «و شما را از بند ذلّت و حلقه هاى زنجیر ستم آزاد کردم» (و أعْتقْتکمْ منْ ربق(2) الذّلّ، و حلق(3) الضّیْم(4)).
چرا که در دوران حکومت عثمان و سیطره بنى امیّه و بنى مروان بر حکومت اسلامى، دامنه ظلم و ستم در همه جا گسترده بود و کسى جز آن گروه خودکامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت; امیرمؤمنان على(علیه السلام) آن ها را از این حکومت خودکامه فامیلى و قبیلگى که به دست افرادى شرور همچون بنى مروان و بنى امیّه اداره مى شد، رهایى بخشید.
و در پایان این سخن به نکته لطیفى اشاره مى کند که این خدمات خالصانه نه به جهت حق شناسى و قدردانى شایسته شما در برابر من است، بلکه «همه این ها براى سپاس فراوان من در برابر نیکى اندکى از سوى شما و چشم پوشى از بدى هاى فراوانى بود که نسبت به من انجام دادید; بدى هاى آشکارى که چشم، آن را مى دید و بدن، آن را لمس مى کرد» (شکْراً منّی للْبرّ الْقلیل و إطْراقاً(5) عمّا أدْرکه الْبصر، و شهده الْبدن، من الْمنْکر الْکثیر).
در حقیقت، منظور امام این است که شما خدمتى به من نکردید که خدمات من براى شکرگزارى آن باشد; بلکه مشکلات و دردسرهایى که براى من آفریدید بسیار زیاد است; اگر من خدمتى به شما کردم براى خدا و اداى وظیفه الهى بوده است.
مطابق این تفسیر، «الْمنْکر الْکثیر» در این عبارت، اشاره به نافرمانى ها و سرپیچى ها و بى وفایى هاى مردم در برابر امام است; ولى جمعى از شارحان نهج البلاغه آن را به معناى منکرات و اعمال زشت و گناهان تفسیر کرده اند و بعد گرفتار این مشکل شده اند که چگونه ممکن است چنین منکرات گسترده اى در زمان امام باشد و ایشان از آنان نهى نکند؟ و در جواب آن گفته اند: امام(علیه السلام) توان جلوگیرى از بعضى منکرات ریشه دار را نداشت یا اگر مى خواست جلوگیرى کند، به مفسده عظیم ترى منتهى مى شد.

 

 

 

  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبر : 129137
کلمات کلیدی
مدیر سایت
خبرنگار

مدیر سایت

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید