امروز : 28 مهر 1403
  • 1402/04/31 - 09:41
  • 42
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه
  • /ZLsC

ضرورت تعظیم شعائر حسینی(ع)

یکی از دستوراتی که در روایات معصومین و آیات نورانی قرآن بر آن تأکید شده و بزرگان اخلاق هم برای پیشرفت و رشد انسان مهم دانستند، مسئله مراقبه و محاسبه است.



مراقبه و محاسبه، یکی از وظایف انسان



یکی از دستوراتی که در روایات معصومین و آیات نورانی قرآن بر آن تأکید شده و بزرگان اخلاق هم برای پیشرفت و رشد انسان مهم دانستند، مسئله مراقبه و محاسبه است. انسان باید نسبت به تکالیف و مسئولیت هایی که دارد، اول با خودش مشارطه بکند و مثل دو تا شریک که با همه دیگر قرارهایشان را می بندند، خودش قرارهای خودش و عهدهایی که باید با خدا داشته باشد، تکرار و به شرط تبعیت از خدای متعال اشاره کند. فرض کنید نسبت به واجب ها و محرمات، با خودش هر روز شرط بکند که چه تکالیفی به عهده اوست و باید این تکالیف را انجام بدهد. بعد در طول روز مراقبه داشته باشد. برای این که این تکلیف را خوب انجام بدهد، واجبات و محرمات الهی رعایت بشود و در همه لحظات مراقب خودش باشد و دقت کند که از قرارها و عهدهایی که با خدای متعال داشته، تخلف نکند و در پایان هم برای این که متوجه بشود آیا خوب عمل کرده یا نه، محاسبه و حسابرسی کند و ببیند آیا واقعاً تکالیفی که روی دوشش بوده، انجام داده یا نداده است. در روایات هست که روزی یک بار، به حساب و کتاب تان برسید و محاسبه بکنید و ببینید وظایفی که روی دوشتان بوده، انجام دادید یا نه؟ آن تکالیف و تعهدات انجام گرفته یا نه؟ لذا اگر انسان فرصتی را در شبانه روز، برای این کار در نظر بگیرد، فرصت مغتنمی است. شب ها یا صبح ها، یا فرصتی را برای مراقبه و محاسبه خودش در نظر داشته باشد. وقتی محاسبه کردید و دیدید عملی سر زده که مرضی خدا نبوده و خلاف عهدتان با خدای متعال بوده است، نگذارید این عمل ادامه یابد، بلکه به سرعت توبه بکنید. در روایات دستور داده شده که حتماً به دنبال هر گناهی، توبه ای باشد و به شدت ما را پرهیز دادند که گناه روی گناه قرار گیرد که کدورت و تیرگی قلب و قساوت قلب به همراه دارد. ممکن است گاهی از مؤمن گناهی سر بزند، در این صورت باید بلافاصله توبه کند و اگر نور ایمان در قلب مؤمن باشد، اثر نور ایمان این است که حتماً بعد از گناه، توبه خواهد آمد. فرمودند اگر عملی انجام دادید که آن عمل خیر است و توفیقی داشتید، این توفیق را از خدای متعال بدانید و شکر این نعمت را به جا بیاورید تا خدا نعمت را برایتان افزون کند. گاهی بزرگان کتاب هایی به نام مراقبات نوشته اند و مراقبه هایی را که انسان باید داشته باشد، توضیح دادند. بزرگان در این کتاب ها، مراقبات و دستورالعمل هایی را بیان کردند که انسان مکلف است آنها را رعایت کند،این دستورالعمل ها دو گونه است: یکی دستورالعمل هایی که در طول سال باید انجام داده شود ؛ دوم مراقبه هایی است که مختص به ایام خاص است.



 



مراقبه خاص برای ماه محرم



در کتاب «المراقبات» مرحوم آقای میرزا جواد آقای تبریزی ملکی، مراقباتی است که به ایام خاصی مثل رجب، شعبان و رمضان مربوط است. از جمله این مراقبه ها، مراقبه های ماه محرم است. ماه محرم یک تکالیف و عبادات مخصوصی دارد که در همه ایام این عبادات را می شود انجام داد، اما بهار آن عبادات، در ماه محرم است. لذا انسان باید تلاش کند در ماه محرم بهره مند از عبادات بشود و فضای معنوی عالم هم برای بهره مندی از این فیض ها آماده است. یکی از مهم ترین مراقبه ها، حضور در محافل عزاداری و اشک و رعایت حرمت این ماه است. در این ماه، بزرگ ترین مصیبت برای اولیای الهی در طول تاریخ واقع شده است، یعنی در روز دهم، بزرگ ترین مصیبت و بلایی که بر اولیای خدا در طول تاریخ اتفاق افتاده، رقم خورده است. ما نسبت به این مصیبت، تکالیف فراوانی داریم. یکی از این تکالیف که جزو تکالیف عمومی است، این است که لااقل در مقابل این مصیبتی که اتفاق رخ داده، بی تفاوت نباشیم. نقطه شروعش هم این است که لااقل در مقابل این مصیبت و ابتلا، سعی کنیم رقت قلب، حزن و اندوه و بکاء و اشک داشته باشیم، بکاء و اشکی که همه موجودات براساس روایات ما در ماجرای سیدالشهداء(علیه السلام) دارند. در روایات ما هست که همه موجودات در مصیبت سیدالشهداءگریستند. ماهی های دریا، پرندگان، حیوانات، جن، انس، آسمان و زمین، حتی بهشتیان. در بعضی روایات هم هست که جهنمی ها هم می گریند. اهل شام، از مصیبت سیدالشهداء(علیه السلام) بهره مند نشدند، ولی بقیه موجودات گریه کردند. این اشک و بکاء بر سیدالشهداء، آثار و برکات فراوانی برای انسان دارد. یکی از وظایف دیگر در این ماه این است که حرمت این حادثه عظیم را نگه بداریم. اگر اهل راه بودیم، از عالم ذر، جایی که حضرت ما را صدا زد و ما را دعوت کرد، به گونه ای جواب می دادیم که در روز عاشورا در صف ایشان باشیم، کما این که در روایات هست که افرادی که حج می روند، تعداد حجشان تابع این است که وقتی خدای متعال به حضرت ابراهیم(علیه السلام) دستور داد که اذن فی الناس بالحج، مردم را دعوت کن که به حج بیایند، حضرت ندا داد و دعوت کرد و هر کس در عالم ذر شنید و اجابت کرد، موفق شد حج را به جا بیاورد.



اگر انسان نتواند سعی کند حرمت این حادثه را نگه بدارد، لااقل باید اهل بکاء بر مصیبت سیدالشهداء(علیه السلام) باشد. در روایات ما، بکاء بر مصیبت سیدالشهداء جزو عبادات بسیار بزرگ است که برکات فراوانی دارد و موجب مغفرت و پاکی و طهارت انسان می شود و گناهان انسان را فرو می ریزد. البته اسراری در گریه بر مصیبت سیدالشهداء وجود دارد. اینکه چگونه انسان وقتی اشکش بر امام حسین(علیه السلام) جاری می شود، ظلمت ها و تاریکی های گناه برداشته و حلقه هایی که شیطان بر دست و پای انسان بسته، باز می شود؟ اگر کسی دیگران را بگریاند یا خودش برای سیدالشهداءگریه کند، اهل نجات خواهد بود. تأکید کردند که با گریه بر سیدالشهداء، آمرزش حاصل و سبب طهارت روح و جان می شود. حضرت به ابوهارون فرمودند: بخوان. خواند. حضرت گریه کردند. بعد فرمودند: ابو هارون، اگر کسی چهل نفر را برای سیدالشهداء بگریاند، اهل بهشت است. اگر اهل گریه نیست، تباکی بکند. این آدم هم اهل بهشت است. به راستی چه رازی در گریه بر سیدالشهداءاست؟ سرّهای عظیمی در این گریه است که وقتی قلب انسان متألم و این تألم در وجود انسان جاری می شود، اشکش، تاریکی ها گناه و کدورت ها را از دل و روح و دست و بال انسان برمی دارد و انسان سبک بال به سوی خدای متعال پیش می رود. خیلی از درجات به راحتی به دست نمی آید. ما عالمی را داشتیم که برای این که صفت حسد را از خودش دور بکند، بیست سال ریاضت کشید. دودمان آدم با یک صفت رذیله به باد می رود. استادی می گفت آن هایی که زمین گیر شدند، با یک صفت زمین گیر شدند. یکی متکبر بوده، دیگری حسود. شیطان با تکبرش و قابیل با حسدش، زمین گیر شدند. آن وقت چطور می شود که آدم این صفات را داشته باشد و نجات یابد؟ اگر آدم می خواهد به جنگ صفات ناپسند برود، آن گونه که علمای اخلاق گفتند، هزار سال هم کم است. باید از راه های میانبر خدای متعال رفت. برای شست و شوی قلب، یکی از بهترین راه ها، گریه بر سیدالشهداءعلیه السلام و درک این مصیبت است. «فلأنْدبنّک صباحاً و مساءً و لأبْکینّ علیْک بدل الدّموع دماً حسْرةً علیْک»



در زیارت ناحیه مقدسه تکلیف معین شده که چقدر نسبت به حادثه عاشورا باید توجه کرد و متألم بود: «فلئنْ أخّرتْنی الدّهور و عاقنی عنْ نصْرتک الْمقْدور و لمْ أکنْ لمنْ حاربک محارباً و لمنْ نصب لک الْعداوة مناصباً». تعبیر این است که یا جدّا، اگر من تأخیر کردم و نتوانستم با کسانی که با تو درگیر شدند، درگیر شویم. صبح و شب گریه می کنم. حالا گریه صبح و شب چه خاصیتی دارد؟ چگونه جای یاری سیدالشهداء(علیه السلام) را پر می کند؟ اگر انسان نتواند سپر سیدالشهداء (علیه السلام) بشود و خونش را به هر دلیلی بدهد، باید خون گریه کند که چرا نتوانسته خونش را پیش روی امام حسین(علیه السلام) بدهد و نتوانسته در مقابل صف آرایی شیطان و بنی امیه و اصحاب سقیفه، فدای امام حسین(علیه السلام) شود.



 



  • گروه خبری :
  • کد خبر : 111023
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم